چکیده:
مفهوم قانون از بنیادینترین مفاهیم و مبانی نظری حکومت قانون است که نقش مهمی در شکلگیری نظریۀ دولت مشروطه داشته است. با توجه به این واقعیت که هیچ جامعهای در هیچ مقطعی بدون قانون نبوده و با لحاظ این پیشفرض که مفهوم قانون دارای سیری تکوینی و دو صورت «مدرن» و «قدیم» است و اینکه مفهوم مدرن قانون، در «گسست» و «تداوم» مفهوم قدیم تکوین یافته است، این مقاله نشان میدهد که مفهوم جدید قانون با تحول در مضمون، در تداوم مفهوم قدیم قانون، تکوین یافته است. مستشارالدوله، نخستین اندیشمندی است که با درک مبنای متفاوت قانون در دو صورت «قدیم» و «مدرن» قانون، اصلِ ضرورت تأسیس مفهوم جدید قانون را درک و پارهای مقدمات، بهمنظور تحقق این مهم تهیه کرد. به نظر نگارندگان درک مستشارالدوله از مفهوم قانون متفاوت با درک متقدمان بوده و رسالۀ «یک کلمۀ» وی، نخستین رساله در ضرورت حکومت قانون است. وی در این رساله به مدد ایجاد تحول در مضمون مفهوم قانون، این مفهوم را که ریشه در ارادۀ حاکم و حکم شرع (بهعنوان دو مبنا و منشأ مفهوم قدیم قانون) داشت، به مفهوم مدرن قانون که از نظر مستشارالدوله، ریشه در اراده و خواست مردم داشت، متحول ساخت. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، درصدد پاسخگویی به این پرسش است که مبانی و هدف مستشارالدوله از تحول مفهوم قانون چگونه و چه بوده است؟ بهنظر میرسد مستشارالدوله با تکیه بر مبانی و مفاهیمی چون «ارادۀ عموم» و «رضایت» مردم و با هدف استقرار «عدل»، «برابری» و «ترقی»، بهعنوان اهداف مهم حاکمیت قانون، مبادرت به این امر مهم ورزید و از دل مفهوم قدیم قانون، مفهوم مدرن قانون را تعریف کرد.
Abstract The concept of law is one of the most fundamental concepts and theoretical foundations of the rule of law, which has played an important role in the formation of the theory of constitutional government. Given the fact that no society was at any time without law and with the presupposition that the concept of law has a developmental syrup and two forms of "new" and "old", and that the new concept of law is in "breakdown" "Or the" continuity "of the old concept has evolved. This article shows that the new concept of law has evolved in the continuity of the old concept but with a different conception of the old sense. Mashtar al-Dawla is the first thinker who, by understanding the different legal basis in both the "old" and "new" forms of the law, comprehended the necessity of establishing a new concept of law and some preliminaries to accomplish this.
خلاصه ماشینی:
اگرچـه روش عمليـاتي کـردن اين ادعا محل نزاع است ، براي تحرير محل نزاع ، در اينجا به دو نکتـه اشـاره مـيشـود؛ نخسـت اينکه مطابق اصل کلي، آراي يک انديشمند حاصل صرف يافته هاي تئوريـک وي نيسـت ، بلکـه اوضاع و احوال پيرامون وي و نيز مفردات سنت ديني که انديشمند ملتزم بـه آن اسـت نيـز در تکوين انديشه هاي وي مؤثر است ؛ دوم اينکه مستشارالدوله با تأسي از سـنت انديشـۀ مشـروطۀ غربي مبادرت به طرح ضرورت حکومت قانون در ايران ورزيد و درصدد بود که با اصلاح سـاختار حکمراني از طريق اصلاح نظام حقوقي، مبنايي براي تأسيس نظام حکومتي جديد تدوين کند و بديهي بود که با توجه به نقش قواعد و احکام ديني در نظـام قضـايي ايـران پـيش از مشـروطه ، مستشارالدوله نميتوانست نظام حقوقي مطلوب خود را در غياب مفاهيم و احکام و اصول ناشـي از شريعت تدوين کند.
وي با اتخـاذ روش جديـد در تبيـين خاسـتگاه و منشـأ مشـروعيت قـدرت ، اصـل مبنـاي حکمراني نظام مستقر را به چالش کشيد و براي نخستين بار به موضوع ضرورت نشـأت گـرفتن قدرت از ارادة مردم (به عنوان يکي از مباني مهم قانون ) توجه کرد و نوشت که : «اختيار و قبـول ملت ، اساس همۀ تدابير حکومت است و ايـن از جوامـع الکـلام اسـت » (مستشـارالدوله ، ١٣٨٦: ٥١).