چکیده:
منطق مورد استفاده در حقوق، نمیتواند محدود به منطق صوری باشد، زیرا حقوق، حوزۀ قضاوتهای ارزشی است که اثبات ریاضی و آزمایش تجربی را برنمیتابد. منطق حقوق، منطق اقناع و احتجاج است. نظریۀ احتجاج به بررسی استدلالهایی میپردازد که در مورد قضاوتهای ارزشی بهکار میروند. یکی از استدلالهایی که در این نظریه کاربرد دارد، «احتجاج مبتنی بر مرجعیت» است. در این احتجاج، مرجعیت نظری یک شخص یا نهاد بهعنوان دلیلی بر قوت یک ادعا مورد استناد قرار میگیرد. نظرهای دیوان بینالمللی دادگستری بهعنوان نهاد قضایی معتبر، در گفتمانهای جاری در سطح بینالمللی بهوفور مورد استناد و اتکا قرار میگیرند؛ اما استناد موفق به مرجعیت نظری دیوان، منوط به حصول برخی شرایط است. بررسی این شرایط در خصوص استناد به مرجعیت نظری دیوان بینالمللی دادگستری به درک نقش این نهاد قضایی در عرصۀ بینالمللی کمک خواهد کرد.
The logic of law could not be limited to formal logic, because law is the domain of value judgments which are alien to mathematical demonstration and empirical test. The logic of law is logic of persuasion and argumentation. Argumentation theory is about arguments applicable to value judgments. One of the arguments in this theory is "argument from authority". In This particular argument, theoretical authority of a person or institution is utilized to argue in favor of a proposition. The Opinions of the international court of justice, as a renowned international judicial institution, are relied upon in many discourses at international level; but successful appeal to theoretical authority of the court, needs to meet certain criteria. The survey of these criteria in regard to the "argument from authority of the international court of justice" would help us to understand the role of this judicial institution in international arena.
خلاصه ماشینی:
نظرهاي ديوان بـين المللـي دادگسـتري بـه عنـوان نهـاد قضـايي معتبر، در گفتمان هاي جاري در سطح بين المللي به وفور مورد استناد و اتکا قرار ميگيرنـد؛ امـا استناد موفق به مرجعيت نظري ديوان ، منوط به حصول برخي شرايط است .
حال ، سؤال ايـن اسـت کـه چـه عـواملي بـر اسـتفادة معقـول از «احتجاج مبتني بر مرجعيت نظري ديوان » و اقناع ناشي از چنين احتجاجي تأثير ميگذارند؟ استدلال هاي به کاررفته در متن تصميمات ديوان همواره مورد توجه محققـان بـوده اسـت و به طور معمول ، تحقيقات وسيعي براي تحليل تصميمات ديوان صـورت مـيپـذيرد.
١. ديوان به عنوان يک مرجع متخصص در حقوق بين الملل نخستين سؤالي که در مورد مرجعيت نظري ديوان بين المللي دادگستري مطرح مـيشـود، ايـن است که آيا ديوان مرجع نظري است ؟ همچنين يک سؤال فرعي مرتبط با اين سؤال ايـن اسـت که ديوان در چه حوزه اي واجد تخصص است ؟ براي پاسخ به اين پرسش ها بايد در نظر داشت که ديوان ، يک شخص حقيقي نيست ؛ بلکه مجمعي است متشکل از اشخاص حقيقي (قضات ) که در کنار هم ، ديوان را تشکيل ميدهند.
٢ بدين ترتيب ، با مدنظر قرار دادن نظرهاي شخصي قضات ، ميتوان از فهم صحيح محتـواي تصميمات ديوان تا حد زيادي اطمينان حاصل کرد کـه نتيجـۀ آن ، کمـک بـه اقنـاع حاصـل از مرجعيت نظري ديوان بين المللي دادگستري خواهد بود.
٣. حداقل تعداد اعضاي شعبه هاي اختصاصي موضوع پاراگراف دوم مادة ٢٦ اساسنامه سه نفر است ؛ ازاين رو با در نظر گرفتن حق طرفين براي نصب قاضي اختصاصي اين احتمال وجود دارد که در شعبۀ اختصاصي فقط يک قاضي عضو ديوان حضور داشته باشد.