چکیده:
صحابه بعد از پیامبر و امام علی (ع) نخستین افرادی هستند که با تأثیرپذیری از تعلیمات آن دو بزرگوار، اقدام به تفسیر قرآن نمودند. استاد معرفت در کتاب «التفسیر الاثری الجامع» با استناد به روایات اهل بیت(ع)، تعریف جدیدی از معنای اصطلاحی «صحابه» ارائه کرده و بر اساس آن، به تعدیل و توثیق تمام صحابه پرداخته و اعتبار مطلق آثار تفسیری ایشان را نتیجه گرفتهاند. این نوشتار پس از مفهوم شناسی «صحابی» و بیان و بررسی دیدگاه استاد در این باره، به نقد سندی و متنی آن دسته از روایات عترت که مستندِ ایشان برای اثبات حجیّت و اعتبار تفسیر صحابی بوده، پرداخته و برداشت استاد از این روایات را مورد بررسی قرار داده است. به نظر نگارنده، مفهوم «صحابی» یک حقیقت لغوی یا عرفی است که گستره معنایی آن محدود به عدهای انگشتشمار نمیشود. همچنین در روایات اهل بیت (ع) هیچ دلیلی بر اعتبار ویژه تفسیر صحابه از آن جهت که صحابهاند، وجود ندارد؛ زیرا این روایات اشکال سندی و دلالی دارند.
After the Holy Prophet and Imam Ali, the companions have been the first ones who interpreted the Qur'an by applying their teachings. In the book entitled as "Attafsirol Athari Aljame' ", Ayatollah Ma'refat has given a new definition of the term "the companions" based on which he has adjusted and authenticated all of the companions and has concluded that there is a complete validity for their interpretations. Having studied the term "companion" and describing Ayatollah Ma'refat's opinion in this regard, this research has documentarily and textually criticized those traditions of Ahlolbait based on which Ayatollah Ma'refat has used to prove the authenticity and validity of the companions' validity, and his understanding from these traditions has been studied. According to the research author, the term "companion" is a lexical or customary reality whose meaning scope does not limit to a number of people. Likewise, Ahlolbait's interpretations do not place a significant importance on the companions' interpretations to validate them due to their being companions, as these traditions have document and evidence problems. <br />
خلاصه ماشینی:
اين نوشتار با واکاوي و اعتبارسنجي روايات اهل بيت درباره «ارزش و حجيت تفسير صحابه » که در منابع شيعه نقل شده و «التفسير الاثري الجامع » آنها را به عنوان يکي از ادّله «اعتبار تفسير صحابه » مورد استناد قرار داده ، به گونه اي متفاوت برداشت هاي حديثي استاد معرفت را نقد و تحليل کرده است .
دليل اين مطلب روايتي موّثق از امام صادق از پدران بزرگوارش از پيامبر است که واژه «اصحابي» را به اهل بيت تفسير کرده اند: «فما قال أصْحابي فقُوُلوا به فإّنما مثلُ أصْحابي فيکمْ کمثل النُّجُوم بأِّيها أُخذ اهْتُدي و بأيِّ أقاويل أصْحابي أخذُْتمْ اهْتدْيتُمْ و اخْتلافُ أصْحابي لکمْ رحْمۀ فقيل يا رسُول الّله و منْ أصْحاُبک ؟ قال أهْلُبيْتي» (صفّار، ١٤٠٤ق ، ج ١: ص ١١؛ صدوق ، ١٤٠٣ق ، ص ١٥٧).
» وجه استدلال استاد اين روايت را بدون بيان وجه استدلال به آن ، به عنوان يکي از دلايل نقلي دالّ بر امين بودن صحابه ذکر کرده است (معرفت ، ١٣٨٣، ج ١: ص ١٠١)، اما ميتوان اين گونه استدلال کرد که مفاد حديث با توجّه به عموميت «کلّ قرن »، شامل صحابه ميشود و به قرينه «يحْملُ هذاالدِّين » و «يْنفُون عْنهُ تأْويل اْلمُبْطلين و تحْريف اْلغالين و اْنتحال اْلجاهلين »، به علم ، خبرويت ، فهم و درايت صحابه ، و به قرينه «عُدُول ٌ»، به وثاقت ، عدالت و امانت داري ايشان دلالت ميکند.