چکیده:
آنچه در این مقاله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته، کیفیت صدور کثرت از وحدت در
قلمرو اسما و صفات حق تعالی است. ضمن بررسی کثرت اسمایی و صفاتی و تمایز آنها با
یکدیگر، دیدگاه متکلمان، حکیمان و عارفان به اجمال مورد ارزیابی قرار میگیرد و در
حد امکان به حقیقت اسما و صفات اشاره میشود و یادآور میگردد که اسما و صفات بنا
بر طلب ذاتی مقتضی ظهور بوده و در پرتو ظهور آنها بوده که جهان خلقت از کتم وحدت
به ظهور کثرت قدم نهاده و این طلب ذاتی تا ابد همچنان ادامه خواهد داشت. از آن جا
که کمالات ذاتی حق، لایتناهی است، دولت اسما و صفات او نیز پایان ناپذیر خواهد بود؛
به گونهای که در پایان دولت یکی از اسما، اسم دیگری در مقام ظهور، نقش آن را بر
عهده میگیرد، یعنی اسم به اسم الباطن بازگشت و اسمیکه جانشین آن شده بر کرسی اسم
الظاهر حکومت مقدر خود را شروع میکند و به حاکمیت خود ادامه میدهد. کار تناکح
اسما و صفات هرگز به تعطیل نمیانجامد و مدام آنها به رازگشایی عالم آفرینش
میپردازند. حاکمیت اسما و صفات بر اساس اقتضای ذاتی آنهاست و در قرآن مجید هر یک
از آنها در جایگاه خاص و مناسب خود معرفی شدهاند. با بصیرت و معرفت میتوان
مشاهده کرد که کشف رازهای خلقت در قلمرو علوم، خود به کشف نقش اسمی و صفتی از
اسمای الهی میانجامد.
What has been analyzed in the enquiry is to Show how multiplicity has been issued from the unity in the domain of Lordship's Names and Attributes. By the way of deliberating the problem of namable and attributive multiplicity and their differences، we criticized the viewpoints of theologians، philosophers and gnostics in this respect and have partially alluded to the nature of the Names and Attributes. It is mentioned that the Names and Attributes of Lordship in accordance with their essential and spiritual quest are appropriate to manifestation، upon which the world took step out from the unity to appearance of multiplicity. This essential quest will infinitely continue without any pause. For the reason that God’s essential completeness is infinite، the state and rulership of His Names and Attributes are also limitless، so that، at the end of the state of any Name، the other Name succeeds in doing its charge، that is، the prior Name has been returned to the exoteric one، which is superseding، begins to govern strongly upon the exoteric Name and continues its determined dominant. The Names and Attributes never stop functioning، and are continuously engaged to disclose the rulership of the Names and Attributes which are appropriate to their essential exigency and they have been introduced individually by the Holy Quran in their especial and apt station. It can be observed by intuition that the secrets of creation which are disclosed in the domain of sciences finally lead to exploration of one of God’s Names and Attributes.
خلاصه ماشینی:
"مفاتیح غیب الهی طالب ظهور تفصیلی اسما و اعیان بودهاند، و این طلب در مرحله نخست از اسمهای «الاول» و «الباطن» نشأت گرفته چون اولویت و باطنیت از ویژگیهای وجود علمی است که به اعتباری متقدم و به اعتباری در حالت خفا میباشند؛ ظهور خارجی آثار و احکام اعیان که متأخر از عالم علم است در اسمهای «الظاهر» و «الآخر» متجلی میباشد و این دو اسم به منزله ظهور و تجلی اسمهای «الباطن» و «الاول» تلقی میگردند.
اسما قبل از صدور اشیا و ظهور کثرت از وحدت، همراه با ذات و همانند ذات قدیماند ولی قبلیت آنها بالعرض است نه بالذات، همان طور که موجودیت آنها بالعرض است نه بالذات؛ خود به خود حکم لوازم اسما و صفات مانند نسب و تعلقات و مربوبات و مظاهر آنها را پیدا میکند و به تعبیری اعیان ثابته نیز این چنین خواهد بود.
همان طور که گفته شد چون ذات، نامتناهی است اسما نیز نامتناهیند و از این رو، امکان تنازع در میان آنها هست، بنابر این به سبب عدالت و برخورداری هر یک از جایگاه متناسب با خود، نیاز به امام اعظم و اسم اعظم دارند که جامع تمام اسما و صفات و کمالات است و از آن به «الله» که اسم ذات است تعبیر میکنند.
موجودات که مظاهر اسما و صفات حقند همه در مرتبه ذات به وجود واحد، موجودند؛ به همین جهت حق تعالی به تمام خصوصیات و ماهیات اشیا به صورت کلی و جزیی احاطه دارد و جهان مخلوق، در ازل بدون هیچ قیدی معلوم حضرت حق بوده بلکه عالم امکان از سرچشمه علم ذاتی و ازلی او نشأت گرفته است."