چکیده:
روندها و پیشرانهای تاثیرگذار بر روابط ایران و روسیه با تحولات متفاوت روبرو شده است و بستر نوینی را برای همکاریهای دو کشور مهیا نموده است. در دهه گذشته روسیه در عرصههای مختلفی با غرب به تقابل برخاست که بحران اکراین، بحران کوزوو، بحران گرجستان (جدایی اوستیایجنوبی)، استقرار سپرموشکی آمریکا در چک، گسترش ناتو در شرق و... ازجمله این تقابلها محسوب میشود. یکی از عرصههای مهم دیگر که تقابل جدی روسیه و غرب را بهدنبال داشته انرژیخزر است. خطلوله انتقال گاز خزر به اروپا از طریق روسیه، خطلوله باکو ـ تفلیس ـ جیهان و خطلوله نابوکو مولفههایی هستند که بر روابط روسیه و اروپا تاثیر بسزایی دارند. با توجه به رویکرد جدید غرب برای یافتن منبع انرژی جدید و خروج از وابستگی به انرژی خلیجفارس بهنظر میرسد منابع انرژیخزر نقش راهبردی را ایفا خواهد نمود. نفود آمریکا و غرب در کشورهای ساحلی دریایخزر موجب شقاق بین استراتژی آنان با روسیه برای صدور انرژی شده است. در این بین، همگرایی ایران و روسیه که اغلب مواضع مشابهی در قبال غرب اتخاذ کردهاند میتواند نتایج مثبت و اثرگذاری بهدنبال داشته باشد. لذا بر اساس آینده تحولات سیاسی- اقتصادی منطقه و بازار انرژی خزر، روندها و سناریوهای همگرایی آینده ایران و روسیه با استفاده از روش عدم قطعیت بحرانی شناسایی و تبیین شده است.
خلاصه ماشینی:
7-5- گسترش ناتو به شرق و گسترش اعضای اتحادیه اروپا سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در ابتدا بهعنوان یک رژیم امنیتی برای حفظ منافع دولت آمریکا در مقابل شوروی شکل گرفت ولی با فروپاشی این کشور، گسترش در کارکردهای آن، شکلگیری قواعد و عرف جدید و گسترش به شرق بهصورت یک خیر همگانی باعث برقراری ثبات شده است 1 (مرادی، 1380: 303- 304).
بهاینترتیب میبینیم که گسترش ناتو به شرق در مسیر محدودسازی حوزه ژئوپلیتیکی روسیه قرار دارد و روسیه درواقع گسترش ناتو را بهعنوان بزرگترین خطر پس از پایان جنگ سرد میداند زیرا هنوز تفکر «حاصل جمع صفر» یا بیاعتمادی به تحولات ناتو پس از جنگ سرد در روسیه وجود دارد و اینگونه تلقی میشود که گسترش ناتو و تحکیم موقعیت آن در اروپا، روسیه را از ایفای نقش مؤثر در امنیت اروپا بازخواهد داشت (رحمانی، 1384: 103) بهعلاوه این روند موجب شده تا تمایلات ضد غربی در روسیه افزایش یابد که چشمانداز آینده آن، شروع تقابل و جنگ سردی جدید در قرن 21 است.
7 -9- مواضع مشترک ایران و روسیه در بحران سوریه بخش مهمی از سیاست خارجی سوریه در چارچوب استراتژی راهبردی روسیه تعریفشده است که با تمامی شاخصهای راهبردی روسیه در قالب یک قدرت جهانی بزرگ هماهنگی دارد؛ همکاری روسیه با سوریه ماهیت اقماری دارد، بهطورکلی باید بر این امر تأکید داشت که روابط روسیه و سوریه بخشی از ائتلاف ایدئولوژیک، امنیتی و یا ژئوپلیتیکی با روسیه را تشکیل میدهد (متقی و دیگران، 1393: 142)، به همین دلیل است که میبینیم روسیه قطعنامههای شورای امنیت علیه سوریه را وتو نموده و تلاشهای دیپلماتیک غرب به سرکردگی آمریکا برای اعمال فشار علیه سوریه در بسیاری موارد ناکام مانده است.