چکیده:
روایات بر اثر جعل یا سهلانگاری و یا نقل شفاهی و مفقود شدن قراین حالی وعواملی دیگر به اختلافات و تعارضاتی گرفتار شدهاند. این امر علمای اسلامی رابر آن داشته است که به شیوههای گوناگون به حل آنها اهتمام ورزند. شیخوق از آن جمله است و او در کتاب من لایحضره الفقیه خود از شیوههایمختلف برای رفع تعارضات بهره گرفته است که در این مقاله به گزارش آنهاپرداخته میشود.
خلاصه ماشینی:
ج. گزینش طریق صحیحتر: شیخ در وداع قبر امام حسین(ع) روایتی را نقل کرده و ذیلآن مینویسد: «من در کتاب زیارات و کتاب مقتل الحسین(ع) انواع زیارات را آوردهام واین کتاب این زیارت را اختیار کردم؛ زیرا در نظر من اصح روایات از حیث سندمیباشد و در آن بلاغ و کفایت است»(همان، ج2، صص360ـ361).
د. عدم پذیرش اخبار ضعفا: در کتاب حدود روایتی را از وهب بن وهب از امامادق(ع) نقل میکند و بعد مینویسد:«این حدیث از وهب بن وهب روایت شده و اوضعیف است و آنچه من به آن فتوا میدهم و در این خصوص به آن اعتماد میکنم، خبرن بن محبوب است»(همان، ج4، ص25).
و. تنبه بر شاذ بودن خبر: شیخ صدوق پس از نقل روایت ابوبصیر ـ که کفاره ظهار را درفرض اطعام مساکین چنین مقرر میکند که وقتی خانوادهات به آن محتاج است،خانوادهات به مصرف برساند ـ میگوید:«این حدیث غریب و نادر است؛ زیرا مشهور در اینمعنا در کفاره کسی است که روزی از ماه رمضان را افطار کرده باشد»(همان، ج3، ص344).
شیخ صدوق میفرماید: این که در مورد شاهدان در صورت عدم اشهاد اختیار دارند، شهادت بدهند یاندهند، به این جهت است که گاهی شاهد دیگری برای اثبات حق مظلوم وجودارد به نحوی که برای اثبات حق نیازی به شهادت آنها نیست؛ اما زمانی که حقمظلومی به سبب شهادت دادن آنها از بین برود، حق کتمان ندارند(همان، ج3، ص34).
شیخ صدوق در جمع و تأویل این روایات به ظاهر متعارض مینویسد: «همه اخباری که بهنحو مطلق وارد شده و اشعار داشته باشد بر این که نماز شب را از اول شب میتوان گذارد، همهبر سفر حمل میشود؛ زیرا مبین(مفصّل) که اخبار سفراست، بر مجمل حاکم است»(همان، ج1،302ـ303).