چکیده:
محیطزیست یکی از اصلیترین و مهمترین نگرانیها و دغدغههای دولتها و جوامع بشری از چند دهه گذشته تاکنون بوده است؛ ازاینرو در سالهای اخیر توجه زیادی به کیفیت محیطزیست شده است. ازآنجاییکه آلودگی محیطزیست یک معضل اقتصادی، اجتماعی و حاصل تصمیمات سیاستگذاران است، هدف اصلی این مقاله بررسی میزان تاثیر شاخصهای حکمرانی خوب و آزادیهای سیاسی و مدنی بر شاخص عملکرد زیستمحیطی EPI در گروه کشورهایی در سطح جهان است که در رتبهبندی عملکرد سالهای 2005 تا 2015 میانگین نمره بالاتر از 50 را کسب نمودند. شاخص EPI به این دلیل انتخاب شد که قابلیت استفاده و نمایندگی سه جنبه مختلف کیفیت زیستمحیطی یعنی آب، هوا و خاک را دارد. از بین شاخصهای نهادی- سیاسی، شاخص حکمرانی خوب و آزادیهای سیاسی و مدنی به دلیل ترکیبی و فراگیر بودن انتخاب شدند. نتایج حاصل از برآورد الگوی دادههای تابلویی از نوع اثرات ثابت با روش حداقل مربعات تعمیم یافته EGLS نشان میدهد که شاخصهای حکمرانی خوب، آزادیهای سیاسی مدنی، درآمد سرانه و آزادسازی تجاری اثر مثبت و معنیداری بر عملکرد زیستمحیطی دارند.
خلاصه ماشینی:
________________________________________________________________ 1- Environmental Performance Index 2- Environmental Kuznets Curve 3- Pollution Haven Hypothesis در چند دهه گذشته از يک سو، حکمراني خوب و شاخص هاي جهاني آن مـورد توجـه محققـين و سازمان هاي بين المللي، به ويژه بانک جهاني بوده است (٢٠٠٥ ,Kaufmann) و از سوي ديگر، تأثير آن در مديريت امور عمومي و محيط زيست مطرح شده که يکي از دلايل آن ، نقش مهم دولـت در حفاظت از محيط زيست است ؛ بنابراين تأثير حکمراني خوب بر کيفيت محيط زيسـت ، مـورد توجـه محققان اقتصـادي و سياسـت گـذاران قـرار گرفتـه اسـت (٢٠١٦ ,Nazari &Dadgar ).
بخـش عمـده اي از مبـاني نظـري و مطالعـات تجربـي در ادبيـات موجـود مـرتبط اسـت بـا اثـر درآمـد سـرانه بـر عملکـرد زيسـت محيطـي، بـه عنـوان مثـال ، Grossman & Krueger (1995), Selden & Song (1994), Agras & Chapman (1999), Friedl & Getzner (2003), Frankel & Rose (2005), Lantz & Feng (2006), Richman & Kufman (2006), Culas (2007), Luzzati & Orsiny (2009), Acaravci & Ozturk (٢٠١٥) et al &Al-mulali ,(٢٠١٤) Thompson ,(٢٠١٠).
et al &Antweiler نشان ميدهند که اثر خالص تجارت حداقل براي انتشـار دياکسـيد کربن ، کاهش ميزان آلودگي است ؛ بنابراين در ادبيات موجود، مطالعاتي وجود دارند که بـر رابطـه مثبت بين تجارت بين الملل و محيط زيست دلالت دارند به عنـوان مثـال ,١٩٩٤ ,Song &Selden ) Ferrantino & Linkins, 1999, Copeland & Taylor, 2004, frankel & Rose, 2005, (٢٠١٦ ,Mandal &Bernard ,٢٠١٣ ,Kohler ,٢٠٠٧ ,.