چکیده:
چکیده: توسعة شهری یکی از مسائل عمدهای است که کشور ما در این سالها همواره با آن مواجه بوده است. شکلگیری مناطق تازهتأسیس در کنار محلات قدیمیتر در شهرهای با قدمت تاریخی، منجر به ایجاد تیپولوژی خاصی برای شهرهای مدرن در مسیر توسعه میشود. بخش عظیمی از هویت محلات قدیمی، همانطورکه موریس هالبواکس یادآور میشود، از خاطرات جمعی اهالی محل تشکیل شده است؛ درحالیکه در مناطق تازهتأسیس شهری اساساً این خاطرات جمعی وجود خارجی ندارند و براساس ضرورت زندگی مدرن، بهوجود هم نخواهند آمد. در این پژوهش سعی شده است روند شکلگیری هویت شهری در محلة قدیمی وحدت اسلامی (شاپور سابق) در مقایسه با محلة بهنسبت تازهتأسیس شهرک غرب تهران با روش مطالعة موردی کیفی و با ابزار مصاحبه با ساکنان آن محلات، بررسی و ارزیابی شود. یافتهها بیانگر این است که محلة وحدت اسلامی که هنوز توانسته است ساختار خود را حفظ کند و دستخوش تغییرات عمده نشود، توسط خاطرات جمعیای که اهالی محل در مکانهای مشخص در آن دخیل بودهاند، هویت خود را حفظ کرده است؛ اما شهرک غرب با توجه به نداشتن مکانهای مشترک و تشکیل نشدن حافظة جمعی و رشد اقتضائات زندگی مدرن در آن و برقرار نشدن ارتباط اجتماعی محلهای و همسایگی، از خاطرات جمعی کمتر و درنتیجه، هویت مستقل ضعیفتری بهرهمند است.
Urban development is one of the major issues that our country has always faced with in recent years. The formation of newly established areas alongside older neighborhoods in historical cities has created a specific typology for modern cities on the path to development. A large part of the identity of the old neighborhoods, as noted by Maurice Halbwachs, is composed of collective memories of the locals, while in newly established urban areas, these collective memories are essentially non-existent. According to the requirements of modern life, they will not exist. In this research, the process of formation of urban identity in the old Vahdat-e-Islami (Shapour) neighborhood has been studied and evaluated in comparison with the relatively new neighborhood of Tehran's Shahrak-e-Gharb with qualitative case study method and with interviewing tool from residents of those neighborhoods. The findings indicate that the neighborhood was not able to maintain its own structure and undergoes major changes, retains its identity through collective memories involved in specific places of the locals; But Shahrak-e-Gharb, due to the lack of common spaces and the lack of collective memory and the growth in the demands of modern life, and the lack of social communication between neighborhoods, have less mass memories and thus a weaker independent identity.
خلاصه ماشینی:
در اين پژوهش سعي شده است روند شکل گيري هويت شهري در محلۀ قديمي وحدت اسلامي (شاپور سابق ) در مقايسه با محلۀ به نسبت تازه تأسيس شهرک غرب تهران با روش مطالعۀ موردي کيفي و با ابزار مصاحبه با ساکنان آن محلات ، بررسي و ارزيابي شود.
يافته ها بيانگر اين است که محلۀ وحدت اسلامي که هنوز توانسته است ساختار خود را حفظ کند و دستخوش تغييرات عمده نشود، توسط خاطرات جمعياي که اهالي محل در مکان هاي مشخص در آن دخيل بوده اند، هويت خود را حفظ کرده است ؛ اما شهرک غرب با توجه به نداشتن مکان هاي مشترک و تشکيل نشدن حافظۀ جمعي و رشد اقتضائات زندگي مدرن در آن و برقرار نشدن ارتباط اجتماعي محله اي و همسايگي، از خاطرات جمعي کمتر و درنتيجه ، هويت مستقل ضعيف تري بهره مند است .
مسئلۀ پيش رو اين است که چه مقدار از هويت هاي شهرهاي درحال توسعه ، مانند تهران که اولين تحرکات آن براي نوسازي از حدود صد سال پيش آغاز شده ، متأثر از حافظه هاي جمعي افراد مناطق گوناگون اين شهر است ؟ افراد تا چه حد براي تعريف هويت محلۀ خود به خاطرات و به طوراخص حافظۀ جمعي شکل گرفته در محل زندگي خود رجوع ميکنند؟ و اين حافظه هاي جمعي چه جايگاهي در رشد و توسعۀ محلات شهر تهران دارند؟ به همين منظور دو محلۀ شهر تهران براي بررسي انتخاب شدند: محلۀ وحدت اسلامي به مثابۀ محله اي قديمي و باسابقۀ تهران و شهرک غرب به مثابۀ محله اي تازه شکل گرفته در ناحيۀ شمال غربي تهران .