چکیده:
اخلاق عرفانی سلبی مهمترین بخش اندیشههای مولوی و لائوتسه به شمار میرود. این دو عارف، پیروان خود را به جنبة سلبی اخلاق و رعایت مولفههای آن نیز دعوت میکنند. از نگاه مولوی و لائوتسه، با تهذیب نفس و ریشهکنسازی انانیّت و ترک رذایل، راه برای تخلّق به اخلاق الهی و کسب فضایل فراهمتر میگردد. سوال این است که اخلاق عرفانی سلبی به چه معنا و بر چه مولفههایی استوار است؟ وجوه شباهت و تفاوت میان اخلاق سلبی عرفانی مولوی و لائوتسه چیست؟ این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی و تطبیقی و با استفاده از منابع کتابخانهای، به بررسی مفهوم اخلاق سلبی عرفانی و مولفههای آن و تطبیق میان آرای مولوی و لائوتسه از این منظر میپردازد. این پژوهش نشان میدهد که میان این دو اندیشه وجوه تشابه و تمایز وجود دارد؛ چنانکه هر دو در نظام اخلاقی و تنزیهیشان بر دو عنصر «سکوت و نیستی» و «ریاضت و کف نفس» بهعنوان دو امر زمینهساز ورود به سلوک عرفانی خویش تاکید کردند؛ اما بهرغم شباهتهای ظاهری، اساس تهذیب و ریاضت از نگاه مولوی بر مبنای عشق فطری و جبلّی انسان به خدا استوار است و در این مسیر، از پشتوانة متابعت از شریعت و بهرهگیری از عقل نیز برخوردار است.
The negative gnostic morality is the most important part of the Rumi and Laozi's thoughts. These two mystics invite their followers to the negative gnostic aspect of ethics, and encourage them to observe its components. From the viewpoint of Rumi and Laozi, through refining the soul, eradicating the selfishness and avoiding the vices, one can achieve the Divine ethics and the moral virtues. The question is, what is the negative gnostic morality and what are its components? What are the similarities and differences between Rumi and Laozi's negative gnostic morality? Using a descriptive-analytical approach and desk-research method, this paper studies the concept of negative gnostic morality and its components from the viewpoint of Rumi and Laozi, through a comparative study. The findings show that, there are some similarities and differences between the two views; both ethical systems are based on two elements of "silence and nothingness" and "austerity and self-control", as the two gates for entering the mystical path, but despite the apparent similarities, the foundations of refinement and austerity according to Rumi is the natural love of man to God, which also has the support of the law and reason.
خلاصه ماشینی:
این پژوهش نشان میدهد که میان این دو اندیشه وجوه تشابه و تمایز وجود دارد؛ چنانکه هر دو در نظام اخلاقی و تنزیهیشان بر دو عنصر «سکوت و نیستی» و «ریاضت و کف نفس» بهعنوان دو امر زمینهساز ورود به سلوک عرفانی خویش تأکید کردند؛ اما بهرغم شباهتهای ظاهری، اساس تهذیب و ریاضت از نگاه مولوی بر مبنای عشق فطری و جبلی انسان به خدا استوار است و در این مسیر، از پشتوانة متابعت از شریعت و بهرهگیری از عقل نیز برخوردار است.