چکیده:
در دهههای اخیر مجموعه تغییرات مربوط به الگوی مصرف و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این الگو، آن را به یک مسئله اجتماعی تبدیل کرده است. هدف اصلی مقاله حاضر بررسی مصرفگرایی و رابطه آن با سرمایه فرهنگی در یاسوج است. روش پژوهش، پیمایشی و ابزار اصلی مورداستفاده در مرحله جمعآوری دادهها پرسشنامه ترکیبی محقق ساخته و دیگران ساخته بوده و برای ارزیابی اعتبار پرسشنامه از تحلیل عاملی و ارزیابی پایایی، از ضرایب آلفای کرونباخ Cronbach Alpha)) وکودر- ریچاردسون (Kuder-Richardson) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را ساکنان هجده سال و بالاتر شهر یاسوج تشکیل داده است. حجم نمونه بر اساس جدول لین چهارصد نفر تعیین شد. به دلیل ناهمگن بودن جامعه آماری از روش نمونهگیری تصادفی از نوع طبقهای چندمرحلهای استفاده شده است. در بخش چارچوب نظری، نظریات بوردیو و شبکه برای اقتباس متغیرهای تحقیق به کار گرفته شدند. یافتههای تحقیق نشاندهنده عدم رابطه معنادار متغیرهای سرمایه فرهنگی و مصرفگرایی و عدم وجود تفاوت معناداری بین میزان گرایش زنان و مردان به مصرفگرایی است در حالی که بین سن و مصرفگرایی رابطه معنادار وجود دارد به نحوی که با افزایش سن، مصرفگرایی کاهش مییابد. این مسئله نشان میدهد که آنچه بیش از سایر متغیرها بیانگر تحولات الگوی مصرفشده تغییرات نسلی است نه جنسیت یا سایر متغیرهای ساختاری. با توجه به آموزههای دینی در این حوزه آنچه مشاهده شد تفاوت بین وضع موجود و وضع مطلوب را نشان میداد.
In recent decades, a series of changes in consumption patterns and economic, social and cultural consequences of this model have made a social issue. The main purpose of this article is to investigate consumerism and its relationship with cultural capital in Yasuj. The research method, survey and the main tool used in the data collection stage were a researcher-made questionnaire and others designed to assess the validity of the questionnaire through factor analysis and reliability assessment using Cronbach's Alpha coefficients and Kuder-Richardson coefficients used. The population of the study consisted of residents of Yasuj with 18 years and older. The sample size was 400 people according to Lin's table. Due to heterogeneity of the statistical population, multistage stratified random sampling method was used. In the theoretical framework section, Bourdieu's and the network's approaches were used to adapt the research variables. The findings indicate that there is no significant relationship between cultural capital and consumerism variables and no significant difference between men's and women's tendency to consumerism, while there is a significant relationship between age and consumerism. It means with increasing age, Consumerism decreases. This indicates that what is more than other variables reflects changes in the pattern of consumption used in generational change, not gender or other structural variables. According to the religious teachings in this field, what was observed was the difference between the status quo and the desired one. <em> </em>
خلاصه ماشینی:
یافتههای تحقیق نشاندهنده عدم رابطه معنادار متغیرهای سرمایه فرهنگی و مصرفگرایی و عدم وجود تفاوت معناداری بین میزان گرایش زنان و مردان به مصرفگرایی است در حالی که بین سن و مصرفگرایی رابطه معنادار وجود دارد به نحوی که با افزایش سن، مصرفگرایی کاهش مییابد.
این امر اهمیت بررسی میزان گرایش به مصرفگرایی در این شهر را فراهم ساخت و از آنجا که موضوع مصرف و مصرفگرایی در پیوند با زندگی مدرن و بهویژه سبک زندگی شهری بیشتر نمود دارد و با توجه به اینکه گسترش مصرفگرایی میتواند پیامدهای زیانباری برای ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه در برداشته باشد، دستیابی به چنین شناختی نیازمند پژوهش علمی است.
موحد و همکاران (1389) در مقالهای نشان دادند بین میزان استفاده از رسانههای جمعی و مصرفگرایی برحسب جنسیت رابطه وجود دارد و در این میان مردان به دلیل آن که بیشتر از رسانههای ارتباط جمعی استفاده میکنند مصرفگرا تر از زنان میباشند.
به بیانی مشخصتر ازنظر بوردیو مصرف و ذائقههای مصرفی (Consuming Tastes) افراد مبتنی بر حجم و میزان سرمایههای فرهنگی و اجتماعی است که هر دوی اینها قابلتبدیل شدن به سرمایه اقتصادی به عنوان منبعی برای نحوه و نوع مصرف افراد برای تمایز خود از سایرین است.
مقدار ضریب همبستگی برآورد شده (021/0-) و سطح معناداری (673/0) نشاندهنده عدم وجود رابطه بین سرمایه فرهنگی و مصرفگرایی است.
مقدار ضریب همبستگی پیرسون برآورد شده (021/0-) و سطح معناداری (673/0) نشاندهنده عدم وجود رابطه معناداری بین سرمایه فرهنگی و مصرفگرایی در جامعه مورد مطالعه است.
این وضعیت نشانگر نوعی همگونی نسبی در مصرفگرایی در بین افراد با سطوح مختلفی از سرمایه فرهنگی در جامعه مورد مطالعه است.