چکیده:
نقش پساوندها در زبان فارسی به سبب ویژگی ترکیبی این زبان، نقشی برجسته و معنیزاست. برخی از این پساوندها، که در مقاطعی از زمان بنا به ضرورت ها و طبق قواعد خاصی ساخته شده، به مرور از کارآیی میافتند و فراموش میشوند و یا بهطور محدود مورد استفاده قرار میگیرند. در این مقاله سعی شده است تا پیرامون یکی از معانی پسوند «الف» در الصاق به اسم خاص و نحوه و دوره کاربرد آن بر اساس شماری از متون ادبی و تاریخی، تحقیق شود. تلاش ما در تحقیق این مسئله بهظاهر خرد این است که با واکاوی منابع متعدد و متنوع، ضمن بررسی کاربرد این «الف» پسوند، و ساز و کار و معانی ثانویه آن، بهویژه در قیاس با برخی پسوندهای مشابه، معیارهایی برای پالایش متون و شناخت دقیق اعلام تاریخی به محققان و متنپژوهان عرضه کنیم.
Due to the synthetic quality of Persian, the function of suffixes in this language is a significant and purposeful one. Some of these endings, created at certain times according to certain rules and necessitated by certain needs, gradually become outmoded and eventually they have been either forgotten or used to a limited extent. <br />Based on a number of literary and historical texts, the present article attempts to investigate about one of the meanings of the suffix “<em>alef”</em> - when added to proper nouns - and the manner and period of its use. Our effort in the study of this seemingly insignificant issue is that, by delving in numerous and various sources while examining the application of this <em>“alef”</em>, its mechanism and secondary meanings, especially, in comparison with some similar suffixes, we would provide researchers and text-investigators with some criteria for refining texts and obtaining an exact understanding of historical names.
خلاصه ماشینی:
ایشان (همان: 26) در این مقاله «الف» را ضمن چند پسوند تحبیبی بررسی کرده، و معتقدند اصل آن بار عاطفی داشته است و آن را یقیناً ادامۀ همان پسوند فارسی میانۀ «āy» میدانند و طبعاً سابقۀ استعمال آن را به سدههای نخستین اسلامی برگرداندهاند؛ اگرچه در نمونههایی که ذکر کردهاند و به نظر ما کاملاً منطبق بر «الف» تسمیه و نمونههای مشهود آن نیست 1 ، در نهایت، احتیاط علمی را واجب دانسته و احتمال تفاسیر دیگر را هم دادهاند؛ مثلِ نام فرخزاد خسروا که «الف» در «خسروا» را، به سبب معنای بنوّت آن، در نهایت همان «ان» دانستهاند و یا «دادا» را، بعد از بیان صور و معانی مختلفش در فارسی، بیربط به «ددۀ» ترکی ندانستهاند.
مثلِ «رفیعای بخاری» که تنها در نسخۀ دانشگاه تهران با این ضبط آمده است ولی هر دو مصحح تذکرۀ نصرآبادی، یعنی مدقق (ص664) و ناجی نصرآبادی (1/623)، «رفعای بخاری» را بر این ضبط ترجیح دادهاند؛ در حالی که به نظر نمیرسد «رفع» جزء اول لقب و یا کلاً یک نام باشد.
تنها منبعی که به نقش اختصاری «الف» تسمیه اشاره کرده، و به نوعی مدعی جنسیتی بودن آن شده، فرهنگ زبان فارسی است؛ در این فرهنگ آمده که: این پسوند «در دورۀ صفوی به پایان نامهای خاص مردان یا صورت کوتاهشدۀ آنها اضافه میشده و برای تحبیب و احترام به کار میرفته است.