چکیده:
موضوع این مقاله بررسی هویت سیستمی و استراتژیک دین و علت توجه به این موضوع فعال
نشدن کارآمدی دین در زندگی امروز است. هدفی که این مقاله دنبال میکند، دستیابی به
راهبرد فعال سازی کارآمدی دین است. نوع تحقیق در این نوشتار، بنیادی با رویکرد
تعلیلی و روش تحقیق، کتابخانهای با ابزار تحلیل تطبیقی است؛ به این ترتیب که
شاخصهها و خصلتهای گزارههای دین از طرفی و شاخصهها و خصلتهای گزارههای
استراتژیک و خصوصیات سیستم از سوی دیگر بررسی و همپوشانی آنها تعلیل شده است.
فرضیه این تحقیق، ضرورت نگرش کلان و سیستمی به دین و استفاده از گزارههای دین در
عرصه تدوین استراتژیها است. مدل نهایی و نتیجهای که از این تحقیق به دست آمد،
عبارت است از این که دین، شبکهای از استراتژیهای لازم برای برنامهریزی در جوانب
به هم پیوسته زندگی را عرضه کرده است که اگر با دید استراتژیک به گزارههای دین
توجه شود، ساختار لازم برای برنامهریزیهای اجرایی به دست میآید. راهکار اجرایی
اولیه برای رسیدن به مدل بالا تدوین
واحدهای درسی برای طلاب حوزه در مقوله «روش تحقیق خلاق»، «روش تحصیل خلاق» و «روش
تدریس خلاق» برای ایجاد مهارت کلاننگری و پیدایش دید سیستمی به موضوعات و تحقق
قابلیت تولید علم و نظریه است.حوزههای علمیه در صورتی موفق به تولید علم و
نظریهپردازی بر اساس معادلات دین خواهند شد که طلاب حوزه بر اساس روش کاربردی و
خلاق تحصیل و روش تحقیق کاربردی و خلاق را اجرا کنند و اساتید حوزه بر اساس روش
کاربردی و خلاق تدریس کنند؛ همچنین حرکت تلخیص و سادهسازی متون درسی متوقف شده
و متون به حداقل سطح فهم کاربردیــ تحلیلی از سطوح فهم و ادراک ارتقا یابد وحرکت
«فقه پویا»از تلاش برای انطباق دین با وضعیت موجود، به «فقه شبکهای استراتژیساز»
برای تغییر وضعیت موجود به سوی انطباق با دین، تغییر جهت داده، هویت آیندهساز و نه
چارهساز به خود بگیرد و الگوهای جایگزین ارائه کند.
خلاصه ماشینی:
"[33] فرضیه بحث پرسشی که این بحث عهدهدار پاسخ به آن است، این است که «دین اسلام برای مدیریت زندگی جمعی در محیط رقابت نظریات و ایدهها مدعی کارآمدی است؛ از سوی دیگر ابعاد گسترده و پیچیده[34]زندگی مدرن[35]که نیازها، افکار، ارتباطات و معادلاتی جدید را پدید آورده است، سبب بروز ادعای کارآمدی «مدیریت علمی» و ناکارآمدی «مدیریت دینی» در این عرصه شده است، آیا راهبردی برای فعال و محسوس کردن کارآمدی دین وجود دارد؟» آنچه پس از بررسی اولیه محورهای مختلف «فلسفه دین»،[36] فلسفه حقوق و فقه»[37]، «فلسفه فرهنگ و اخلاق»[38]، «فلسفه سیاست و حکومت»[39]و گزارههای دروندینی مربوط به این حوزهها و تحلیل ابتدایی آنها (تعیین اولیه متغیرها و رابطه بین آنها) بههمراه بررسی حوزههای کاربردی مربوط به مدیریت و برنامهریزی، ساختارسازی، طراحی سیستم، مدلسازی، فرهنگسازی، آیندهسازی و مهندسی اجتماعی به دست آمد، فرضیه این بحث را به صورت ذیل شکل داد: به نظر میرسد که راهبرد فعالسازی و محسوسکردن کارآمدی دین در عرصه زندگی امروز و فردا نگرش سیستمی و استراتژیک به گزارههای دین است."