چکیده:
نشانهشناسی یکی از دانشهای نوپا است که تأثیرات عمیقی در بررسی نصوص دینی و ادبی
نهاده است. تأثیر این دانش به حوزههای ادبی و دینیمحدود نمیشود؛ بلکه حوزههای
بسیاری مانند: هرمنوتیک، زبانشناسی، فلسفه، هوش مصنوعی و…، رنگ مباحث آن را به
خودگرفتهاست.
در این مقاله، نخست توصیفی از خود دانش نشانهشناسی به میان آمده، سپس فعالیتهای
نشانهشناختی علمای دین بیان شده و ارتباط آن با معرفت دینی تشریح شدهاست. معرفت
دینی، معرفتی نص ـ محور است و فعالیتهای نشانهشناختی بر روی نص، هستة اصلی معرفت
دینی را فراهم میآورد. نشانهشناسی دربسیاری از دستاوردهایش با معرفت دینی ارتباط
مییابد. دراینمقاله از چهاربحث عمده سخن به میان آمدهاستکه تاثیرات نشانهشناسی
بر معرفتشناسی دینی را نشان میدهد. این مباحث عبارتنداز:
ــ بیان فعالیتهای عمدة نشانهشناختی عالمان دین.
ــ منطق فهم نصوص دینی.
خلاصه ماشینی:
"هر دو شاخه به بررسی معنا میپردازد؛ ولی دوتفاوت عمده میان این دو شاخه وجود دارد: 1) معناشناسی به سطح اراده استعمالی و کاربردشناسی به سطح اراده جدی مربوط میشود؛ معناشناسی با اینامر سروکار دارد که نشانهها در نظام زبان، بدون نظر به بافت، سیاق و قصد گوینده، چه معنایی میتواند داشته باشد؛ اما کاربردشناسی از این نکته بحث میکند که نشانههای خاص در بافت و سیاق خاص و نسبتبه گویندهای خاص چه معنایی دارد.
به تعبیر او، اگر شنوندهای الفاظی را از گویندهای بشنود (یا نوشتهای از نویسندهای را ببیند) و مراد او را از این کلام بداند، هرچند معانی بسیاری خلاف مراد گوینده را دربرداشته باشد،به فهم آن کلام دست یافتهاست؛ ولی اگر به مراد گوینده پینبرد و با احتمالات متفاوتی روبهرو شود که کلام برآن دلالت دارد و نداند مراد گوینده کدام است؛ یعنی نداند که آیا همه را اراده کرده یا یکی از آنها را، در این صورت آن کلام را نفهمیده است، بلکه تنها بدینخاطر که به اصطلاحات علم دارد، به مدلولات کلمات نیز علم دارد[2].
عرفا بر خلاف ادبا در سطح تحلیلهای لغوی درجا نمیزنند؛ از اینرو اینپرسش مطرح میشود که چرا تفاسیر عرفانی را باید پذیرفت؟ پیدا است که تفاسیر عرفانی و اشاری از حدود قواعد زبان تجاوز نمیکنند و عرفا نیز مؤیداتی زبانی برای برداشتهای خود پیشمیکشند؛ برای نمونه «ابنعربی» در ذیل آیه شریفه «استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم»[5] ایننکته را یادآوری میکند که در قرآن آیهای صریحتر از این آیه وجودندارد که دلالت دارد انسان کامل مخلوق بر صورت الاهی است."