چکیده:
نمودهای فرهنگ عامه ثمره کوشش گروههای مختلف انسانی هستند که از ارزش معنوی و مالی برخوردار بوده و به عنوان دارایی فکری و معنوی اقوام بومی تلقی میشوند. از سویی مردم جامعه نیز تمایل دارند برای گذران حیات خود از این دارایی بهره برده و از آنها در مسیر تعالی خود استفاده کنند. از اینرو، بررسی حمایت حقوقی از این داراییها و ضوابط بهرهبرداری آزاد از آنها بسیار مهم است. علمای حقوق کوشش نمودهاند سازوکار حمایت و بهرهبرداری را براساس نظام حقوق مالکیت فکری مورد تحلیل قرار دهند؛ اما این تحلیل با دشواری روبرو است چه نظام حقوق مالکیت فکری دارای عناصری مانند: اصالت، جدید بودن، ابتکاری بودن و تثبیت اثر است که به دشواری در نمودهای فرهنگعامه تحقق مییابد و از طرفی استفاده از نمودها نیز باید ضوابط و مقررات نظاممندی داشته باشد که این داراییهای معنوی به یغما نرود. لذا پرسش آن است که جامعه چگونه به این نمودها دسترسی خواهد داشت و دامنه انحصار دارندگان نمودها تا کجاست تحلیلی و با رویکرد کتابخانهای به بررسی مساله تحلیل نمودها در قالب حقوق مالکیت فکری، مالکیت نمودها و قلمرو بهرهبرداری از نمودها پرداخته و سرانجام نتیجه میگیرد که دامنه استفاده از نمودها به تعیین معیارهایی نیاز دارد و معیارهای مربوطه حقوق مالکیت فکری در این زمینه موثر است.
خلاصه ماشینی:
علماي حقوق کوشش نموده اند سازوکار حمايت و بهره برداري را براساس نظام حقوق مالکيت فکري مورد تحليل قرار دهند؛ اما اين تحليل با دشواري روبرو است چه نظام حقوق مالکيت فکري داراي عناصري مانند: اصالت ، جديد بودن ، ابتکاري بودن و تثبيت اثر است که به دشواري در نمودهاي فرهنگ عامه تحقق مي يابد و از طرفي استفاده از نمودها نيز بايد ضوابط و مقررات نظام مندي داشته باشد که اين دارايي هاي معنوي به يغما نرود.
ابتدا رابطه نمودها و حقوق مالکيت فکري مطالعه و سپس تأثير مسأله مالکيت بر حقوق مربوط به نمودها بررسي شده و حدود و ثغور بهره برداري آزاد و رعايت حق معنوي در اين رابطه واکاوي مي شود؛ بنابراين لازم است ضمن مطالعه ساختاري نظام حقوق مالکيت فکري به اين پرسش پاسخ دهد که نمودهاي فرهنگ عامه تاب قرار گرفتن در زمره مصاديق حقوق مالکيت فکري را دارد؟ جامعه چگونه مي تواند از اين دستاوردها بهره ببرد؟ آيا موازنه بين حقوق جامعه و مالکان نمودها قابل تحقق است ؟ در خصوص موازنه ميان اين دو گروه تاکنون پژوهشي صورت نگرفته و پژوهش هاي انجام شده حول تحليل حقوقي مفهوم نمودها بوده است .
افزون بر اين ، در خصوص نمودهايي که منشأ مذهبي دارند و از تقدس برخوردار هستند تحديد دوره حمايتي و متعاقبا دسترسي آزاد به آنها براي اقوام بومي و محلي قابل پذيرش نيست ؛ بنابراين نمودهاي فرهنگ عامه ، آثار يا مجموعه هايي هستند که از سويي مالک مشخصي ندارد و در زمره آثاري بي نام تلقي مي شوند که هويت کلي توليدکنندگان مشخص است و از سويي به جهت عدم ثبت نمي توانند مشمول دوره حمايتي اختراعات باشند يا به جهت مطرح نبودن مرگ مؤلف نمي تواند از مقررات دوره حمايتي کپي رايت پيروي کنند.