چکیده:
در علم اخلاق، به افعال اختیاری انسان و ملکات و صفات فاضله و رذیله نفس پرداخته میشود و راههای تهذیب نفس بیان میگردد. در این میان، کیفیت عملکرد قوای نفسانی تاثیر مستقیم در کیفیت زیست اخلاقی انسان دارد. اهمیت این مسئله، از این جهت است که اخلاق جدای از انسان نیست، بلکه سازندة هویت و من واقعی او است. علامه طباطبائی با تاکید بر مبدایت قوای نفسانی و نقش آن در کیفیت صدور فعل اخلاقی، رویکردی انسانشناسانه به حوزة اخلاق ارائه میدهد. در این رویکرد، تمامی مفاهیم اخلاقی در مفهوم «اعتدال» خلاصه میگردد و راه رسیدن به تربیت اخلاقی و رهایی از رذائل را اعتدالبخشی به قوای درونی نفس برمیشمرد. وی جایگاه ادراکات عقل عملی را بیبدیل توصیف میکند؛ ولی ازآنجاکه انسانشناسی علامه از خداشناسی او جدا نیست، ضمن پیوند میان این دو مبنا، با بهرهگیری از معارف قرآن در نهایت رویکرد «اخلاق توحیدی» را برگزیده و آن را کاملترین رویکرد اخلاقی نسبت به مکاتب اخلاقی پیش از اسلام معرفی مینماید. روش این مقاله، تحلیلی و با استفاده از دادههای کتابخانهای است.
In the ethics, human’s freewill deeds, good characteristics and traits, and moral vices of the self are discussed, and the ways of self-purification are expressed. In the meantime, the quality of the actions of sensual forces has a direct impact on the quality of one’s ethical life. The importance of this issue is that morality is not separate from man, but is the maker of his real identity and his real I. Allameh Tabataba'i, with emphasis on the originality of the sensual forces and its role in the quality of issuing moral act, offers an anthropological approach to the field of ethics. In this approach, all ethical concepts are summarized in the concept of "moderation" and the path to moral training and liberation from vices is described as moderation in the inner forces of the self. He describes the place of the perceptions of practical reason unmatched; but since Allameh's anthropology is not separate from his theology, while linking these two foundations, using the teachings of the Quran, finally, he adopts the "monotheistic ethics" approach and introduces it as the most comprehensive ethical approach to pre-Islamic moral schools. The method of this article is analytical and using library data.
خلاصه ماشینی:
ازاینرو، اخلاق همان ملکات نفسانی و به عبارت دیگر، کیف نفسانی است (طباطبائی، 1362، ص 123) و منشأ و مبدأ فعل اخلاقی را که در مرتبة نخست حال است و در صورت استمرار ملکه میگردد، باید در نفس جستوجو و تحلیل نمود.
ولی در نهایت، با توجه به پیوند ناگسستی میان انسان و پروردگار و نقش قرآن و تعالیم اسلام در رشد عقلانی انسان، رویکرد اخلاق توحیدی را کاملترین نظریة اخلاقی طول تاریخ اندیشة بشر معرفی میکند.
ازآنجاکه انسان به نفس خود، قوا و افعال آن علم حضوری دارد و با تجربیاتی که کسب کرده، مییابد که سعادت وی غیر از سعادت هر یک از این قوا است و ناگزیر است در هر یک از خواستههای خود که طبعا از یکی از قوای درونی او سرچشمه میگیرد، به محاسبه بپردازد و خیر و شر کار را بسنجد و در صورتی که با مصلحت وی موافق بود، به انجام آن اقدام کند (طباطبائی، 1388 الف، ج 1، ص 93؛ نراقی، 1376، ج 1، ص 39-43).
بنابراین، عقل عملی مبدأ فاعلی در تمام افعال ارادی انسان و از جمله اخلاق است و همة ادراکات این عقل، اعتباری است.
در اینجا بیان این نکته لازم است که علامه طباطبائی، عقل را در وادی اخلاق ملاک انحصاری تشخیص نمیداند، بلکه در کنار بینش و انگیزشی که از ناحیة عقل انسان به وی داده میشود، و نیز در کنار ادراکات اعتباری که برای او حاصل میگردد، وی را محتاج به معرفت و شعوری خاص میداند که منشأ آن غیر از عقل انسان است و نقش متمم را برای آن ایفا میکند.