چکیده:
آراء تفسیری در تبیین «ضحک» در «فضحکت فبشّرناها» (هود/ 71) بر دو دسته است. برخی این واژه را به معنای «حائض شدن» گرفته و برخی دیگر آن را به «خندیدن» معنا کردهاند. کسانی که آن را به معنای «خندیدن» دانستهاند، در تبیین عامل خنده، 10 رای متفاوت ارائه دادهاند. بررسی این آراء نشان میدهد که بر هر یک از این آراء اشکالاتی وارد است. در سوی مقابل، بازخوانی مجدد دیگر آیات قرآن کریم، متن تورات و نیز روایات میتوان به رای جدید و برگزیدهای در تفسیر این آیه دست یافت. بر اساس شواهد، فرشتگان آنگاه که خود را ملک معرفی میکنند و حضرت ابراهیم را از نگرانی میرهانند، اولا نزول عذاب بر قوم لوط را اعلام میکنند، ثانیا به فرزنددار شدن او بشارت میدهند. آنگاه پس از عکسالعمل ساره و ابراهیم نسبت به خبر فرزنددار شدن، دوباره بشارت فرزنددار شدن را تکرار میکنند. بر این اساس «فضحکت» بخشی از عکسالعمل اولیه ساره به بشارت مذکور است و «فبشّرناها» تکرار آن بشارت است.
he interpretative votes in the explanation of “Dhihk” in
فضحکت فبشرناها (Hood/ 71); (She smiled. Then we gave her good tidings) fall into two categories. Some have taken the word to mean “menstruate” and others have meant it to “smile”. Those who have meant it to smile, have offered ten different votes in explaining the smile matter. Examination of these votes indicates that there are drawbacks to each of these votes. On the other hand, re-reading of the other verses of the Holy Quran, the Torah text as well as the traditions can be achieved with a new and preferred vote in the interpretation of this verse, According to the evidence, when the angels declare themselves as “M’alik” and driven out Prophet Abraham (pbuh) from worry, They first declare the torment of the tribe of Loot (pbuh), Secondly, they evangelized him for birth of child. Then, after the reaction of Sareh and Abraham (pbuh) to the news of childbearing, they reiterate the message of childbearing. Accordingly, “فضحکت” is part of the early reaction of Sareh to the aforementioned annunciation, and the “فبشرناها” are a repetition of that annunciation.
خلاصه ماشینی:
بر اساس این تفسیر، ساره گفتوشنود فرشتگان با ابراهیم( را شنیده و از عذاب قوم لوط باخبر شده و در نتیجه بر فرا رسیدن عذاب بر آنها خندیده است: نقد اول: فرا رسیدن عذاب الهی بر قومی و نابودی همه زنان و مردان و برچیده شدن دودمان آنها نمیتوان سبب شادمانی و سرور و خنده گردد؛ به ویژه آنکه قوم لوط با ساره نسبت خویشاوندی داشتهاند و خبر نابودی خویشاوندان خوشایند و مسرتبخش نیست، بلکه خبر هدایت و توبه آنان خوشحالکننده است.
جدول زیر به خوبی نشان میدهد که حوادث و گفتوشنودهای آغاز داستانی که در ادامه آن بشارت فرزنددار شدن به ابراهیم( داده میشود، چگونه در سور مختلف گزارش است: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} مفسران در تفسیر آیه ( فقالوا سلاما قال إنا منکم وجلون( (حجر/ 52) هیچگاه نگفتهاند که ابراهیم( از «ورود و سلام کردن» مهمانان ترسید، بلکه به قرینه نقل این داستان در سور دیگر، ترس او را با «غذا نخوردن مهمانان» مرتبط دانستهاند.
دلالت روایات روایت زیر از عیاشی از فضل بن ابیقره از امام صادق( نیز به خوبی نشان میدهد که بشارت یک بار خطاب به ابراهیم( و بار دیگر خطاب به ساره مطرح شده است: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} علاوه بر روایت فوق، همه روایاتی که «ضحکت» را به تعجب ساره از سخنان فرشتگان معنا کردهاند (عیاشی، 1380: 2/152؛ صدوق، 1386: 2/550)، دلالت بر این نکته دارند که موضوعی در سخن فرشتگان سبب خنده تعجبآلود ساره را فراهم ساخته است.