چکیده:
با گذشت قریب به ۴۰ سال از پایهگذاری روز جهانی صلح همچنان شاهد به وجود آمدن عوامل ناقض صلح در مقیاس جهانی هستیم. زمانی بحث بر «صلح منفی» بود، اما امروزه صلح مثبت یا ایجابی بیشتر مدنظر است و صلح صرفا به معنای نبود جنگ نیست. بحث «دیدن» یا به حساب آوردن موجودیتها یا افراد، بسیار مهم است. زمانی که برخی از افراد یا موجودیتها احساس میکنند که دیده نمیشوند، تلاش میکنند تا خود را نشان دهند ولو با اقدامهای خشونت آمیز یا تروریستی. بنابراین، بخش عمدهای از تقصیرات متوجه جامعه (اعم از ملی یا بینالمللی) میشود. هدف از پژوهش حاضر تبیین جایگاه حقوق بشر و آموزش صلح در برابر تروریسم میباشد و از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی به همراه استدلال قیاسی و استقرائی جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شده است. آنچه بعنوان یافته و نوآوری میتوان به آن اشاره داشت این است که امروزه تنها جنگ، دشمن صلح نیست؛ بلکه بیسوادی، بیاحترامی به عقاید یکدیگر، نادیده گرفتن افراد یا موجودیتهای دیگر که خود عامل سرخوردگی افراد در جامعه و در نتیجه منجر به پیوستن آنها به گروه های تروریستی میشود، نقض حقوق بشر، بیعدالتی و غیره تهدیدات صلح به حساب میآیند. سوال اصلی قابل طرح این است که چه جایگاهی را میتوان برای آموزش در جهت مقابله با تروریسم جهانی در نظر گرفت.
Although nearly 40 years have passed since the founding of the International Day of Peace, we are still witnessing the emergence of worldwide violators of peace. Once there was a "negative peace" discussion, but today there is more positive peace, and peace simply does not mean the absence of war. The discussion of "seeing" or taking into account entities or individuals is very important. When some individuals or entities feel that they are not being seen, they try to demonstrate themselves, even using violent or terrorist acts. Therefore, the main guilty is the society (whether national or international). The purpose of this study was to explain the status of human rights and training of peace against terrorism. The descriptive-analytic research method along with the comparative and deductive reasoning has been used for data analysis. What can be mentioned as a finding and innovation is that today, war is not the sole enemy of peace, but there are other threats to the peace, including illiteracy, disrespect to one another, the neglect of other individuals or entities (which in turn leads to the frustration of individuals in society and, consequently, their involvement in terrorist groups), human rights violations, injustice, etc. The main question to be raised is what position can be considered for training in countering global terrorism.
خلاصه ماشینی:
موانع زیادی برای رسیدن به آموزش همگانی وجود دارد که این موانع شامل عدم اولویت آموزش و پرورش از سوی دولتهای ملی میشود (مانند هزینههای کم بعنوان درصدی از درآمد ناخالص ملی یا توزیع نامناسب بودجه و منابع) یا فقدان اقدام موثر جامعه بینالمللی در استفاده از کمکهای توسعه میباشد.
با این حال تعدادی از ابتکارات اخیر که تحقیقات در این زمینه را مرور کردهاند وجود دارد و بخشهایی که مرور ادبیات تحقیق آموزشی را فراهم میکند و همچنین بررسی برنامه ادبیات مربوط به آموزش و ایجاد صلح را شامل میشود (United nations children s fund,Ibid: 24).
(Voparil,2009: 482) آموزش صلح بعنوان فرآیند پیشبرد و ترویج دانش، مهارتها، ارزشها و ایستارهای لازم برای تحقق بخشیدن به تغییرات رفتاری تعریف شده است که به کودکان، جوانان و بزرگسالان امکان میدهد از نزاع و خشونت، به شکل آشکار و ساختاری، پیشگیری کنند و به شکل مسالمتآمیز منازعه را حلوفصل کنند و شرایط مستعد صلح ایجاد کنند؛ فارغ از اینکه در سطح میان فردی، میان گروهی، ملی یا بینالمللی باشد .
بنابراین باید توجه داشت که انکار یا ندیدن بسیار خطرناک است، این انکار است که «تروریسم» را به وجود میآورد و آنچه که میتواند ما را به صلح برساند ترویج انقلاب آموزشی، آموزش جهانی و آموزش صلح روانی و احترام به همدیگر، حاکمیت قانون و رعایت حقوق بشر است و به نظر میرسد که عمق تعهدات همکاری در امور آموزشی، بسیار بیشتر و موثرتر از موارد دیگر است.