چکیده:
هدف اصلی این مقاله، بررسی مسئله تحریم ایران از سوی غرب بر سیستمهای بانکی و ارزی است. مسئلهای که از سال 2002 به اینسو به چالشی اساسی میان ایران و غرب تبدیل شده بود. برقراری تحریمهای گسترده و بی سابقة بینالمللی علیه جمهوری اسلامی ایران، بخشهای مختلف ازجمله نظام بانکی کشور به منزلة بازوی اقتصادی دولت را با چالش¬های جدی مواجه کرده است. پاسخ نظام بانکی در برابر این چالشها باید فعال، مدبرانه و با درنظرگرفتن اولویتها باشد. ادبیات تحقیق نشان میدهد که تحریم بانک مرکزی و قطع همکاری سازمان سوئیفت، بر سودآوری بانکها اثر منفی گذاشته است زیرا با قطع سوئیفت، هزینههای بینالمللی انتقال وجوه برای بانکها افزایش یافته و از طرف دیگر با قطع جریان ورود درآمدهای نفتی به کشور، وضعیت رکود تورمی در کشور حاکم گردیده که از دو جنبه تجهیز منابع و تقاضای تسهیلات بانکها را بهطور غیرمستقیم تحت تاثیر قرار داده و موجب تاثیر منفی بر سودآوری آنها شده است. حیطه اثرگذاری بر بانکها و درمجموع اقتصاد کشور، میتواند به نقش بانک مرکزی در اقتصاد مرتبط باشد. در ایران، بانک مرکزی بهعنوان بانکدار دولت تلقی شده و کارهای تجاری آن را انجام داده یا به جریان میاندازد. بهعنوان نمونه، تمام درآمد ارزی کشور در داخل بانک مرکزی به ریال تبدیل میشود؛ اما در واقعیت بانک مرکزی باید مقام ناظر و قانونگذار بخش پولی کشور باشد. اگر بانک مرکزی تنها در حیطه اعمال سیاستهای پولی حرکت نماید، امکان تحریم آن وجود نخواهد داشت. چنانچه طی سالهای اخیر بانک مرکزی مورد تحریم واقع نمیشد، اثرات تحریم بر نظام بانکی و اقتصاد کشور میتوانست کمتر باشد؛ بنابراین لزوم بازنگری در حوزه وظایف بانک مرکزی احساس میشود.
خلاصه ماشینی:
ادبیات تحقیق نشان میدهد که تحریم بانک مرکزی و قطع همکاری سازمان سوئیفت، بر سودآوری بانکها اثر منفی گذاشته است زیرا با قطع سوئیفت، هزینههای بینالمللی انتقال وجوه برای بانکها افزایش یافته و از طرف دیگر با قطع جریان ورود درآمدهای نفتی به کشور، وضعیت رکود تورمی در کشور حاکم گردیده که از دو جنبه تجهیز منابع و تقاضای تسهیلات بانکها را بهطور غیرمستقیم تحت تأثیر قرار داده و موجب تأثیر منفی بر سودآوری آنها شده است.
تحریمها همچنین از فاکتورهای اصلی در افزایش ریسک پذیری اقتصادی بانکها است زیرا در صورت افزایش ریسک اقتصادی یک کشور و تداوم آن سبب بر هم خوردن نظم بازار داخلی و بحران مالی شده و این بین بانکهایی که فعالیت های ارزی گسترده ای دارند، با ریسک نوسانات نرخ ارز مواجه می شوند.
از دیدگاه هایک، بانک مرکزی عامل اصلی شکل گیری بحران های مالی است، اجرای سیاست های انبساطی بانکها، زمینه ساز گسترش خلق اعتبار شده و نرخ بهره را کاهش میدهد؛ ازاین رو، تقاضای اعتبار به صورت کاذب افزایش مییابد و در نتیجه، حباب شکل میگیرد؛ بهطور طبیعتی با ترکیدن حباب ها، موج کاهش ارزش دارایی ها، ازجمله اوراق بدهی و سهام و به تبع آن ورشکستگی ها، آغاز می شود (سلیمانی، 1395).
Establishing extensive and unprecedented international sanctions against the Islamic Republic of Iran poses serious challenges to various sectors such as the banking system of the country as the economic arm of the state.