چکیده:
در گاهشماری زرتشتی، که گاهشماریای به شیوه خورشیدی است، روزهای ماه به نام اهورامزدا و ایزدان نامزده شده است. یکی از جستارهایی که همواره در پیوند با سنجههای زمانی در گاهشماری ایران باستان مطرح است، همانا بودن یا نبودن زمانبندی روزها به کمتر از یک ماه سی روزه است؛ یعنی چیزی همانند سنجه هفته. در گروهبندی که برای نام ایزدان بر روی روزهای ماه در گاهشماری زرتشتی گفته شده، وجود روزها در دو دوره هفت تایی و دو دوره هشت تایی است. از این رو، این گمان پیش میآید که این دستهبندی، پیوندی با سنجه هفته داشته باشد یا بر پایه آن شکل گرفته است. میدانیم شیوه زمانبندی روزها به هفته یا کمتر و یا بیشتر از آن، در میان تمدنهای باستانی بوده است. اکنون این پرسش پیش میآید که این گروهبندی نام ایزدان، چه پیوندی با زمانبندی روزهای ماه دارد و اگر پیوندی میان آنها برقرار است، چه باوری سبب پدید آمدن چنین گروهبندی ایزدان شده است.
In Zoroastrian calendar which is a solar calendar, the days of a month are named after Ahuramazda and the other gods. A question that has often been raised in relation to units of time in ancient Iranian calendar is whether or not days were placed in units less than a thirty- day month, e.g. a unit of time like a week. The days of the month which were called after the gods in the Zoroastrian calendar, were placed in two groups of seven-day and eight-day units. Therefore, it can be assumed that there is a link between these classifications of days in that ancient calendar and the unit of time called week or it might be said that a week as a unit is based on the units in there. We now know that grouping days in weeks or longer/shorter periods of time existed in ancient civilizations. However, the question remains unanswered that whether there is a relationship between the groupings of the names of the gods and the units of time a month was divided into; and if there is such a relationship, what belief led theancient Iranians classify gods in such a manner
خلاصه ماشینی:
اين نام گذاري به گونه اي است که چنين گمان ميرود که در اين گاه شماري به مانند گاه شماريهاي ميان رودان يا گاه شماري يهودي، مسيحي و اسلامي، سنجۀ هفته وجود داشته است ، زيرا در گاه شماري زرتشتي نام ايزدان که بر روي روزهاي ماه گذاشته شده است در چهار گروه دسته بندي ميشود؛ دو دستۀ نخست هفت روزه و دو دستۀ پس از آن هشت روزه است .
همچنين در کتاب هايي مانند التفهيم (ص ٢٣٨) و آثار الباقية (ص ۵٠، و نيز ص ۶٨‐٧۶) بيروني، و يا معرفة التقوي̧م خواجه نصيرالدين توسي (ص ٣٨١) و کتاب هاي ديگر منجمان و گاه شماران ايراني و اسلامي هيچ اشاره اي به اين نشده است که در گاه شماري خورشيدي دورٔە ساسانيکه امروزه به نام واپسين پادشاه ساساني، يعني يزدگرد سوم ، آن را ميشناسيم ‐که گاه شماري پرکاربرد و شناخته شدٔە دوران ياد شده بوده است ‐ سنجۀ هفته وجود داشته است .
در ترجمۀ پورداود همواره با نام «دادار» از آنها ياد شده و در ميان دو کمان «دي به آذر»، «دي به مهر» و «دي به دين » آمده است (خرده اوستا، ص ١٩٣‐١٩۵) و در بند هفت و هشت آفرينگان گهنبار نام اين روزها «دي» آمده است (همان ، ص ٢۴١)، در بندهش (فرنبغ دادگي، ص ۴٢) و شايست ناشايست (ص ٢۵٧‐٢۶٠) نيز «دي» آمده و در التفهيم (ص ٢٣۴) و آثار الباقيه (بيروني، ١٣٨٠، ص ۵٢ و ۵٧؛ همو، ١٣۶٣، ص ۶٩) «دي به ...