چکیده:
دوران آهن یکی از دورههای کلیدی و مهم در فرآیند تطور فرهنگ انسانی در جهان است. این دوره نشانگر دورهای حساس از تغییرات در زندگی انسانی است. همزمان با دوران آهن شهرهای جدید شکل گرفتند و شهرنشینی وارد مرحله تازهای شد. مراتب اجتماعی ثابت شدند و در پی تحولاتی که در زمینههای فنآوری، صنعت، معماری، نگارش و نیز ایدئولوژی رخ داد سنن فرهنگی جدیدی در جوامع انسانی شکل گرفت. اما ظهور این دوره در فلات ایران به گونهای دیگر است. در این دوران هیچ منطقهای در ایران، به جز تمدن عیلام، در سرزمینهای پست جنوب غرب ایران، همچون سرزمینهای مجاور مانند بینالنهرین و یا آناتولی مراحل شهرنشینی و یا نگارش را تجربه نکرده بود. با این حال نمیتوان به این بهانه نقش ایران را در ظهور و تطور فرهنگهای دوران آهن در منطقه نادیده گرفت. چرا که همانطور که از دادههای باستانشناختی و منابع مکتوب برمیآید به دلیل مشخصههای جغرافیایی، شرایط استراتژیکی و نیز آب و هوایی این منطقه موجب شده تا نقش مهمی را در شکلگیری و انتقال یا جابهجایی فرهنگهای دوران آهن در منطقه ایفا کند. از این دیدگاه مطالعه فرهنگهای دوران آهن در ایران، شکلگیری و نحوه گسترش آنها هم از لحاظ جغرافیایی و هم از لحاظ تطوری میتواند در شناخت این دوره بسیار موثر افتد. با این حال به دلیل پیچیدگی جغرافیایی نیمه غربی ایران شناخت فرهنگهای آهن در این منطقه آغاز و گسترش آنها به صورت کامل و دقیق صورت نگرفته است و نظریات و فرضیههای بسیاری در این رابطه وجود دارند. این مقاله در نظر دارد با بررسی و ارزیابی دیدگاهها و نظریهها الگویی برای آغاز و گسترش فرهنگهای دوران آهن در منطقه و تحولات اجتماعی در طول آن ارائه دهد.
خلاصه ماشینی:
بازنگريهاي يانگ در افق سفال هاي خاکستري قديم و جديد و سفال هاي نخودي جديد به دست آمده از قبور گيان در منطقۀ زاگرس مرکزي که قرابت هايي را با افق هاي سفالي مناطق شمال غرب ايران نشان داد (١٩٦٥ ,Young) از يک سو و آثاري که از مدت ها قبل در بازارها و موزه هاي جهاني با عنوان "مفرغ هاي لرستان " وارد شده بودند توجه باستان شناسان را به شناسايي دوران آهن در زاگرس مرکزي و نيز شناسايي نهشت هاي مرتبط با اين آثار معطوف کرد.
را در ميگرفت و در گاهنگاري هاي پيشين به دو دوره تقسيم شده بود که دورة قديم آن هم زمان با دوران مفرغ متأخر 213 پيشنهادي دايسون (a١٩٧٧ ,Dyson) و هم زمان با افق فرهنگي سفال خاکستري غربي قديم يانگ (١٩٦٥ ,Young) و دورة جديد آن نيز هم زمان با دوران آهن I بوده ( ;a١٩٦٥ Dyson ١٩٩٤ ,Muscarella) در گاهنگاري دانتي اين لايه هم افق با سفال هاي خاکستري داغدار تک رنگ قديم معرفي شد که از حسنلو و دينخوا تپه به دست آمده بودند (١٥ :a٢٠١٣ ,Danti) و معرف دوران مفرغ متأخر در شمال غرب ايران هستند و به دو دورة قديم و جديد تقسيم شدند (جدول ١) (٣٣٦ :b٢٠١٣ ,Danti).
(Muscarella, 1989: 1 همان طور که پيشتر گفته شد، بازنگري دانتي در آثار حسنلو نشان داد که لايۀ حسنلو V در واقع متعلق به دوران مفرغ متأخر بوده و تداوم اين دوره در دورة بعد و در لايۀ حسنلو IVc، فرهنگ سفالي خاکستري قديم غربي يانگ است که تداوم آن در لايۀ حسنلو IVb افق فرهنگي سفال خاکستري جديد غرب يا دوران آهن IIرا به وجود آورده ، که بازة زماني حدود ١٠٥٠ تا ٨٠٠ پ .