چکیده:
یکی از فرضیههای اساسی در توضیح ناکارایی نظام بانکی وجود تعارض منافع مخرب در آن است. هدف این پژوهش تحلیل و ریشهیابی این تعارض منافع و ارائه رویکردهایی برای حل آن است. بر این اساس، یک مدل بازی در چارچوب نظریه نهادگرایی و با نگاه کلنگرانه، برای تشریح رفتار بازیکنان فعال در نظام بانکی توسعه داده شد و وضعیتهای تعادل آن، با استفاده از روش گراف، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد وجود تعارض منافع یکی از مهمترین علل ناکارایی و ناپایداری این نظام در انجام کارکردهای مورد انتظار از آن است که عمدهترین پیشرانهای آن انحراف در قیمتهای نسبی، ناشی از بیماری هلندی و کوتاه بودن افق تصمیمگیری در سطح کلان و میانی حکمرانی این نظام است. به منظور بررسی کارکردهای نهادی مورد نیاز برای حل این تعارض منافع، از روش تحلیل بازی معکوس استفاده شد. نتایج بررسی نشان داد، استقلال سیاستگذار پولی از دولت، کاهش وابستگی بودجه دولت به نفت، شفافسازی هزینههای دوره عمر اقدامات سیاستی کلان، رویکردهایی برای حل این تعارض منافع است. در شرایط ناکامی برای اصلاح انحراف در قیمتهای نسبی، بانک مرکزی باید از قدرت حکمرانی خود برای مهار نیروهای بازار از طریق اجرای رویکردهایی مانند "ارتقای سیستم نظارت" و یا، "اصلاح ساختار بازار" استفاده بیشتری نمایند.
In spite of implementing widespread change programs to promote the banking system, from the law for usury free banking to privatization, banking system inefficiency is still one of the most important economic challenges in the country. Basic assumption of mechanism design theory to explain this failure is existence of destructive conflicts in the system. The purpose of this study is to diagnosis of these conflicts and to propose of approaches to resolve them. Therefore, a graph model, with a holistic view, developed to describe the behavior of main players in the banking system and analyzed its equilibrium states. The results showed that the existence of conflicts is one of the most important causes of inefficiency of the system in performing its expected functions. Main drivers of the conflicts are deviation in relative prices due to the Dutch disease and myopic in decision making in macro and middle levels of governance of the system. In this study, Inverse GMCR method was used to investigate the institutional functions required to conflict resolution. The results showed that monetary policy maker independence from government, reduction of government budget dependence on oil, clarification of life cycle costs (LCC) of macroeconomic policies, approaches to resolve these conflicts. Whatever country fails in implementing above approaches to correct deviation in relative prices, central bank should use its governance power more to control market forces in the banking system.
خلاصه ماشینی:
بر اين اساس ، يک مدل بازي در چارچوب نظريه نهادگرايي و با نگاه کل نگرانه ، براي تشريح رفتار بازيکنان فعال در نظام بانکي توسعه داده شد و وضعيت هاي تعادل آن مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت .
Conflict Resolution بازي نظام بانکي و واکاوي تعارض منافع ميان بازيکنان آن و تحليل تاثير اين تعارض منافع بر وضعيت هاي تعادل بازي و پيشنهاد رويکردهايي براي تغيير زمين بازي به منظور حل تعارض منافع است .
(Welburnand Hausken 2015, 1-62) فانتي ٥(٢٠١٤) در مطالعه ي خود با هدف تحليل تاثير الزامات کفايت سرمايه کميته بازل ، با استفاده از نظريه ي بازيها و در چارچوب مدل مونتي– کلين ٦، پوياييهاي يک بازي بانکي دو قطبي را مورد بررسي قرار داده است و نتيجه گرفته است که اعمال الزامات سرمايه اي توسط بانک مرکزي منجر به پايداري وضعيت تعادل در بازار خواهد شد.
(Dalla2014, 427-440) کوکورز٥(٢٠٠٩) در مطالعه ي خود با استفاده از مدل سازي بازي ميان بانک مرکزي و بخش مالي، اثرات ابهام درباره ي ترجيحات بانک مرکزي براي ثبات مالي را در رفتار بانک مرکزي و بخش مالي مورد بررسي قرار داده و نشان داده است که چطور "شهرت " اجراي سياست هاي صحيح را تحت تاثير 6 قرار خواهد داد.
کنش متقابل ميان اين دو بازيکن در سطح کلان حکمراني نظام بانکي بر سر اهداف حداکثر کردن رشد و حداقل کردن نرخ تورم يا تثبيت قيمت ها، قواعد زمين بازي را در چارچوب سياست هاي پولي و اعتباري براي بازيکنان فعال در زيربازيهاي سطوح پايين تر در سلسله مراتب قدرت تعيين ميکند.
Van Aarle, Bas, Lans Bovenberg, and Matthias Raith.