چکیده:
«توحید عبادی» اصلیترین مولفه مورد دعوت انبیای الهی است. مفهوم و مصادیق عبادت در میان مسلمانان بدون اختلاف و واضح بود تا اینکه با ظهور ابنتیمیه و تفسیر جدیدش از این مفهوم، برخی اعمال مسلمانان مانند شفاعت و توسل، عبادت غیرخدا شمرده شد و موجب تکفیر آنان گردید. مفهومی که ابنتیمیه بهعنوان تعریف عبادت ارائه کرد، معنای لغوی عبادت، یعنی صرف طاعت در مقابل شیء است و وی قیودی مانند حبّ معبود را به آن افزود. مهمترین اشکالات این تعریف را میتوان ابهام آن، عدم جامعیت و مانعیت، و همچنین مخالفت با استعمالهای قرآنی دانست. در مقابل، آیتالله مصباح با استناد به استعمالهای قرآنی، قید «اعتقاد به الوهیت معبود» را در مفهوم عبادت دخیل، و اعمالی مانند توسل و استغاثه را مقرّب عبد به خداوند میداند.
خلاصه ماشینی:
قاطبۀ مسلمانان مصادیق مذکور را جز بههدف تقرب به خداوند سبحان و تکریم اولیای الهی انجام نمیدهند؛ اما با تفسیر غلطی که سلفیان تکفیری با اتکا به اندیشههای ابنتیمیه از مفهوم عبادت ارائه دادهاند، بهراحتی میتوان کثیری از مسلمانان را مشرک دانست و به جنگ آنان رفت و برادرکشی به راه انداخت.
او توحید اصلی و مناط تحقق اسلام را توحید الوهی میداند و در بیان تفاوت میان توحید الوهی با توحید ربوبی معتقد است: آن توحیدی که خداوند بندگان را به آن امر کرده است، توحید الوهی متضمن توحید ربوبی است؛ به این صورت که فقط خدا را بدون شرکورزیدن به او عبادت کنند تا همۀ دین فقط برای الله شود و از غیر او نترسند و...
از منظر ابنتیمیه و آیتالله مصباح، توحید الوهی بهعنوان نصاب بیان شده است؛ اما فرق اصلی و اساسی این دو دیدگاه، کفایت اعتقاد در یکی و لزوم عمل در دیگری است.
در نتیجه، تعریف عبادت به طاعت در نزد ابنتیمیه، این نتیجه را در پی دارد که عمل عبادی حاکی از طاعت معبود مانند سجده، توسل و استغاثه، اگر در مقابل شخص و موجود ممکن، بهقصد امتثال امر او صورت بگیرد و برای غیر الله تعالی باشد، به شرک منجر میشود.
2. ابهام در تعریف عبادت در تعریف عبادت، ابنتیمیه از معنای مصدری آن (پرستیدن)، همراه با یک قید اضافی (حب) استفاده کرده است؛ اما دلیل قانعکنندهای برای این تقیید را بیان نکرده است.
لازمۀ این بیان آن است که اگر عملی برای احترام به چیزی یا شخصی از طرف مکلف صورت پذیرد، اما او به الوهیت آن شخص اعتقاد نداشته باشد، عبادت اصطلاحی محقق نمیشود.