چکیده:
ابن تیمیه به عنوان موسس سلفیه، مشروعیت تبرک را در اکثر موارد زیر سوال میبرد. وی صرفا لمس و بوسیدن حجر الاسود، و لمس دو رکن یمانی مسجدالحرام را قبول دارد و به غیر از این دو مورد، تمامی تبرکات را حرام میداند؛ اما در مورد علت حرمت تبرک، وحدت نظر ندارد و بعضا آن را از باب بدعت، و جایی دیگر از باب مقدمه بودن برای شرک، و در یکی از آثارش نیز تبرک را غلو و در اثر دیگر، آن را صرفا عملی بیفایده میداند. در جایی دیگر هم ادعا میکند، تمسک به تبرک، بهانهای برای جبران ضعفها و سستیهای مسلمانان بوده است؛ ولی با مراجعه به آثار روایی معتبر اهل سنت، مشاهده میشود، هیچ یک از ادله ابن تیمیه در تحریم تبرک صحت ندارد و در تعارض با اعتقادات اصیل اهل سنت است.
خلاصه ماشینی:
وی صرفا لمس و بوسیدن حجرالاسود، و لمس دو رکن یمانی مسجدالحرام را قبول دارد و به غیر از این دو مورد، تمامی تبرکات را حرام میداند؛ اما در مورد علت حرمت تبرک، وحدت نظر ندارد و بعضا آن را از باب بدعت، و جایی دیگر از باب مقدمه بودن برای شرک، و در یکی از آثارش نیز تبرک را غلو و در اثر دیگر، آن را صرفا عملی بیفایده میداند.
تبرک به غیر ارکان مسجدالحرام ابنتیمیه بهسایر موارد تبرک، در کل نظر مثبتی ندارد و آنها را جایز نمیداند؛ ولی کلام وی در این خصوص متغیر است و در هر کتابی آن را بهگونه خاصی رد میکند؛ گاهی آن را غلو و گاهی مقدمه شرک میداند؛ در جایی ادعا میکند، از رسول خدا6 چنین تبرکی وارده نشده و در جایی دیگر هم میگوید: اثری بر آن مترتب نیست و بیفایده میباشد.
بنابراین با توجه به اینکه عمل صحابه برای اهل سنت حجیت دارد و در سیره صحابه، تبرکجوییهای زیادی نقل شده است، ادعای ابنتیمیه در بدعت دانستن تبرک بیاساس است.
و جالب است که خود ابنتیمیه نیز عقیده دارد، با مرگ انسان، گناه و کار بد او نیز تمام میشود؛ ضمن اینکه یکی از افرادی که مورد اتهام قرار میگیرد، شخص رسول گرامی اسلام6 است؛ زیرا خود ایشان بهگواه تاریخ، با تبرک جستن دیگران به ایشان موافق بوده و علاوه بر تبرکجوییها به آب دهان و آب وضوی ایشان که در تاریخ نقل شده، نوشتهاند که پس از فتح مکه، مسلمانان، اطفال تازه بهدنیا آمده خود را نزد آن حضرت میآوردند و ایشان نوزادان را با دستکشیدن بر سرشان، تبرک میفرمود.