چکیده:
ﻣﺮوزه ﺧﻼﻗﯿﺖ وﻋﻠﻢ درﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰی ﺷﻬﺮی ﺑﺎﻋﻨﻮان ﺷﻬﺮﺧﻼق ازﻋﻮاﻣﻞ اﺻﻠﯽ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎﯾﺪاروﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﭼﻨﺪﺟﺎﻧﺒﻪ اﺳﺖ. ازدﯾﺪﮔﺎه ﻧﻈﺮﯾﻪ ﭘﺮدازان اﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮع، داراﯾﯿﻬﺎی ﯾﮏ ﺷﻬﺮ دراﺑﻌﺎد ﻣﺨﺘﻠﻒ اﻗﺘﺼﺎدی، اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، ﻋﻤﺮاﻧﯽ وﺳﯿﺎﺳﯽ، ﺑﺠﺎی ﺛﺮوﺗﻬﺎی ﻣﺎدی، ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ، ﺧﻼﻗﯿﺖ اﻓﺮاد وﻣﺪﯾﺮﯾﺖ درروش ﺑﻬﺮه ﺑﺮداری ازآن اﺳﺖ، ﻃﺒﻘﻪ ﺧﻼق ﺷﻬﺮوﻧﺪان وﻧﺘﺎﯾﺞ آن ﺑﻪ ﻗﺪری ﺣﺎﺋﺰاﻫﻤﯿﺖ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﺎزﻣﺎن ﻋﻠﻤﯽ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻣﻠﻞ ﻣﺘﺤﺪ( ﯾﻮﻧﺴﮑﻮ )، ﺷﺒﮑﻪ ﺷﻬﺮﻫﺎی ﺧﻼق ﺟﻬﺎن راﺑﺮای ﺷﻨﺎﺧﺖ وﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﻃﺒﻘﻪ ﺧﻼق ﺷﻬﺮﻫﺎوﺗﻮﺳﻌﻪ ﻓﺮﻫﻨﮓ وﻣﺪﻧﯿّﺖ ﺷﻬﺮوﻧﺪان ﺗﺸﮑﯿﻞ داده، ﺗﺎدرواﻗﻊ ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ ﺷﻬﺮوﻧﺪان رادرراﺳﺘﺎی ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎﯾﺪار ارﺗﻘﺎ دﻫﺪ. ﻧﻈﺮﯾﻪ ﺷﻬﺮﺧﻼق راﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰان ﺷﻬﺮی، ﺟﻐﺮاﻓﯿﺪاﻧﺎن واﻗﺘﺼﺎدداﻧﺎن ﻣﻄﺮح وﺑﺮرﺳﯽ ﻧﻤﻮده اﻧﺪ، اﯾﻦ ﻣﺒﺤﺚ درﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰی ﺷﻬﺮی ازﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﻧﻮآوری ﺑﻮﻣﯽ ﺑﺮﭘﺎﯾﻪ ﻇﺮﻓﯿﺘﻬﺎی ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﺷﻬﺮوﻧﺪان ﭘﺪﯾﺪارﮔﺸﺘﻪ وواژه ﺷﻬﺮﺧﻼق ﺑﻌﻨﻮان ﯾﮏ ﭘﯿﺸﺮاﻧﻪ ﻣﺪﻧّﯿﺖ ﯾﺎﮐﺎﺗﺎﻟﯿﺰور ﭘﺎﯾﺪارﺳﺎزی ﺷﻬﺮی ﻧﻤﻮدﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ. دراﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت اﻧﺠﺎم ﺷﺪه ﺷﻬﺮﺧﻼق درﺑﺮﺧﯽ ازﮐﺸﻮرﻫﺎواﺑﻌﺎدوﺷﺎﺧﺼﻬﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﻮﺳﻌﻪ درﺷﻬﺮﻫﺎ ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮدوازﺗﻠﻔﯿﻖ ﻧﺘﺎﯾﺞ آن ﺑﺎاﺻﻮل ﺧﻼﻗﯿﺖ ﺷﻬﺮی ﺑﻪ اراﺋﻪ اﺑﻌﺎد وﺷﺎﺧﺼﻬﺎی ﻣﺪل ﺑﻮﻣﯽ ﺑﺮای ﺷﻬﺮﺳﻤﻨﺎن وﺗﻌﻤﯿﻢ آن ﺑﺎﻫﺪف اﻧﮕﯿﺰش ﻃﺒﻘﻪ ﺧﻼق ﺷﻬﺮوﻧﺪان ﺑﻪ اﯾﺠﺎد ﺧﻼﻗﯿﺖ ﺷﻬﺮی ودرﻧﺘﯿﺠﻪ ﺗﻌﺎﻟﯽ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎﯾﺪار ﺷﻬﺮﻫﺎی اﯾﺮان اﺳﺘﻔﺎده ﻣﯿﮑﻨﺪ.
خلاصه ماشینی:
یک تحقیق کاربردی: اثر شاخص های توسعه عمرانی ،سیاسی ،اجتماعی و فرهنگی درپیشرفت شهر خلاق فردین زمانی1 ، داریوش ورمزیار2 1دانشکده مدیریت اجرائی، دانشگاه اصفهان ، اصفهان، ایران 2دانشکده حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی – واحد علی آباد کتول ، گلستان ، ایران چکیده امروزه خلاقیت وعلم دربرنامه ریزی شهری باعنوان شهرخلاق ازعوامل اصلی توسعه پایداروپیشرفت چندجانبه است.
دراین پژوهش به مطالعات انجام شده شهرخلاق دربرخی ازکشورهاوابعادوشاخصهای مختلف توسعه درشهرها پرداخته میشودوازتلفیق نتایج آن بااصول خلاقیت شهری به ارائه ابعاد وشاخصهای مدل بومی برای شهرسمنان وتعمیم آن باهدف انگیزش طبقه خلاق شهروندان به ایجاد خلاقیت شهری ودرنتیجه تعالی توسعه پایدار شهرهای ایران استفاده میکند.
لذا آنچه که امروز دولتها،حکومتها وسازمانهای محلی کلان شهرهای جهان ازجمله کلان شهر سمنان باآن مواجه هستند روندروبه افزایش شهرنشینی وبروز مشکلات اقتصادی،اجتماعی وزیست محیطی ازیک سو وناکارآمد بودن روشهای مدیریت وکنترل توسعه شهری متداول دررفع مشکلات وتنگناهای مذکور ازسوی دیگرمیباشد واین مشکلات،نهادهای فوق رابا این واقعیت روبرو ساخته که نقش اقتصادی شهرها درتولید ناخالص کشورها غیرقابل انکار است؛بطوریکه گذشته از تحمیل بارعمده ای از توسعه کشور،به عنوان مراکزی خلاق جهت ایجاد فرصتهایی مناسب برای رفاه وتوسعه شهروندان خودنیز محسوب میشوند.
به عبارتی، فرضیه اول تأیید شده و شاخص های توسعه اقتصادی در تحقق شهر خلاق از دیدگاه شهروندان موثر هستند.
(از دیدگاه شهروندان) به عبارتی، میانگین نظرات پاسخ دهندگان در نگرش نسبت به تأثیر شاخص فرهنگی در تحقق شهر خلاق بیشتر از متوسط طیف لیکرت یعنی 3 است.
به عبارتی، فرضیه سوم تأیید شده و شاخص های توسعه فرهنگی در تحقق شهر خلاق از دیدگاه شهروندان موثر هستند.