چکیده:
امپراتوری ساسانی یکی از باشکوهترین سلسلههای ایران باستان بوده است؛ از این دوره، هم آثار باستانشناختی و هم دستنویسهای پهلوی زرتشتی ارزشمندی وجود دارد. افزونبر این، تاثیر آیین گفتاری این دوره بر دوره پساساسانی نیز غیرقابلانکار است. با وجود این، گلمهرهای نوشتهدار و بینوشته ساسانی یکی از مهمترین آثار بهجامانده از این دوره باشکوه است. گلمهرهای ساسانی در شناخت جغرافیای اداری روزگار ساسانی یکی از مهمترین منابع بهشمار میآیند. در یکسده گذشته در موضوع ویژگی هنری و نوشتههای آنها کارهای ارزشمندی به چاپ رسیده است. باتوجه به اهمیت این منابع، در این مقاله تلاششده تا با یک آزمایش فنی مبتنیبر «EPMA: Electron Probe Micro-Analyzer» (میکرو آنالایزر الکترون پروب) برای نخستینبار بر مواد ترکیبی این گلمهرها تمرکز شود. این مقاله بر تشخیص ترکیبات گلمهر از دید کانیشناسی و پاسخ به این پرسش که، آیا سازندگان این گلمهرها در ساخت آنها از استاندارد خاصی پیروی میکردند یا نه؟ تاکید دارد. نگارندگان برای انجام این آزمایشهای فنی، قطعات بسیار ریزی از گلمهرهای سه محوطه شناختهشده ساسانی، یعنی: «تختسلیمان»، «قصر ابونصر» و «تپهکبودان» را انتخاب کردهاند. برای پاسخ به پرسش اصلی مقاله، آزمایش «ای. پی. ام. ای» (EPMA) انتخاب شده است که یکی از دقیقترین آزمایشها برای انجام این پژوهش محسوب میشود. در مرحله نخست، ابتدا عناصر ترکیبی ثابت از هر گلمهر (محوطه) را بهدست آورده و سپس ترکیبات گلمهرهای سه محوطه ساسانی، ارزیابی و باهم سنجیده شدهاند. هدف از این ارزیابی، پاسخ به این پرسش است که، آیا سازندگان گلمهرها از معادن خاصی برای انتخاب گل خام استفاده میکردهاند؟ آیا آنها برای انجام این کار و برای انتخاب آن گل، از دانش (اطلاعات) خاصی پیروی میکردند؟ نتایج آزمایشها نشان میدهد که سازندگان گل خام (مواد اولیه) خود را از هرجایی انتخاب نکرده و در این موضوع بسیار دقیق عمل کردهاند. نزدیکی عناصر ترکیبی نمونههای دو محوطه مهم تختسلیمان و قصر ابونصر نشان میدهد که سازندگان این آثار از دانش و فهم فوقالعادهای در زمینه انتخاب مواد اولیه برخوردار بودهاند.
خلاصه ماشینی:
نزدیکیِ عناصر ترکیبی نمونههای دو محوطۀ مهم تختسلیمان و قصر ابونصر نشان میدهد که سازندگان این آثار از دانش و فهم فوقالعادهای در زمینۀ انتخاب مواد اولیه برخوردار بودهاند.
اگرچه از یکصدسال گذشته تاکنون آثار علمی زیادی درمورد تاریخ، هنر و فرهنگ ساسانیان منتشر شده (Malandra, 2005: Online)، اما تلاشهای کمتری در انجام آزمایشهای فنی، مانند تجزیه و تحلیل اثر انگشت بر گلمهرها و آزمایش غیرتخریبی برروی شیشههای بهجامانده از این دوران صورت گرفته است.
مهمترین هدف این نوشتار، فهم این موضوع بوده که سازندگان این گلمهرها چگونه و تا چهاندازه با دانش کانیشناسی آشنا بودند؟ آیا آنها برای استخراج گل مورداستفادۀ خود در ساخت این گلمهرها از استاندارد خاصی بهره میجستند؟ آیا معیارهای ابتداییِ آنها برای انتخاب این گلها از پیش تعیینشده و انتخابی بوده است؟ آیا معادنی خاص برای مادۀ (گِل) این گِلمهرها استفاده میشده است؟ آیا انجام چنین آزمایش فنی (چون: EPMA) براساس تجزیه و تحلیل مواد ترکیبشونده میتواند ما را از میزان توانمندی و دانش سازندگان آنها تاحدود زیادی مطلع سازد؟ افزونبر آن، چه همانندی و ناهمانندی در ترکیب مواد این گلمهرها از محوطهای به محوطۀ دیگر دیده میشود؟ نمونههای مطالعاتی گِلمهرها از سه محوطۀ تاریخی برای پاسخ به پرسشهای یاد شده، نمونههایی را از سه محوطۀ شناختهشدۀ ساسانی (ایران) انتخاب گردیدند تختسلیمان در استان آذربایجانغربی، قصر ابونصر در استان فارس و تپهکبودان در استان گلستان؛ نمونهها از بخش مُهر و سکۀ موزۀ ملی ایران، جاییکه گلمهرهای این سه محوطه نگهداری میشود، گزینش شدند.