چکیده:
واژگان دخیل قرآن آن دسته از کلمات غیر عربیاند که با تغییراتی در قرآن به کار رفتهاند. نظریات مختلفی در رابطه با وجود واژگان دخیل در قرآن ارائه شده است. وجود و یا عدم وجود واژگان بیگانه و جمع بین این دو نظریه، از دیدگاههای مطرح در این زمینه است. گذشته از دانشمندان اسلامی متقدم و متاخر که به طور مستقل و یا ضمنی به این مطلب پرداختهاند، گروهی از مستشرقان نیز در کتابهای خود مطالبی را بیان کردهاند. آنها شبهه ناسازگاری وجود این واژگان با عربیبودن قرآن را مطرح کرده تا نتیجه غیر وحیانیبودن قرآن را به دست بیاورند. در این نوشتار با نقد و بررسی دیدگاه برخی از دانشمندان اسلامی و مستشرقان، به تبیین نظریه صحیح و حل تعارض ظاهری بین وجود این واژگان با وصف «عربی مبین» پرداخته شده است. بررسی این مبحث نشان میدهد ریشه و خاستگاه اصلی این بحث، همان «دیدگاه اقتباس قرآن» مستشرقان است که مصدری غیر از وحی از جمله آداب و فرهنگ جاهلی، معارف دیگر ادیان آسمانی و بهطور اختصاصی، تورات و انجیل را برای قرآن معرفی میکند که در جای خود نقدهای جدی به آن وارد است.
خلاصه ماشینی:
بررسی این مبحث نشان می دهد ریشه و خاستگاه اصلی این بحث همان «دیدگاه اقتباس قرآن» مستشرقان است که مصدری غیر از وحی از جمله آداب و فرهنگ جاهلی، معارف دیگر ادیان آسمانی و به طور اختصاصی تورات و انجیل را برای قرآن معرفی مینماید که در جای خود نقدهای جدی به آن وارد است.
اهمیت این موضوع در ناسازگاری پذیرش وجود واژگان دخیل در قرآن با عربی بودن آن است که دستاویزی برای شبههافکنی برخی از مستشرقان شده است.
(بل، همان، ص133) با ورود نظریات مستشرقان، مقالات متعددی در مورد اصل بحث و نقد دیدگاه های ایشان به نگارش در آمده است، از جمله: - واژگان دخیل و تعیین زبان خارجی آنها در تفسیر قرآن( اندرو ریپین، مترجم : مرتضی کریمی نیا، ترجمان وحى، شماره 13) - پژوهشی در واژگان دخیل در قرآن (سید عبدالرسول حسینی زاده، معرفت، شماره 136) - بررسی کتاب «واژگان دخیل درقرآن آرتور جفری» با محوریت واژگان عبری (محمدرضا آرام، قرآن پژوهی خاورشناسان، شماره 24) - نقد کتاب واژه های دخیل در قرآن مجید (محمد حسین روحانی، آینه پژوهش، شماره 23) اما این نوشتار به صورت خاص ضمن بیان دیدگاه اندیشمندان اسلامی درباره واژگان دخلیل درصدد است دیدگاه مستشرقان بررسی و نقد نماید.
دلایل این نظریه را میتوان چنین بیان نمود: - عربهای اصیل – که قرآن به زبان آنها نازل شده است- برای تجارت و غیر آن به مناطق مختلفی سفر میکردند و با دیگر اقوام و زبانها معاشرت داشتند و واژههای بیگانه را وام گرفته و با تغییراتی آنها را جزء زبان خود کردند، به گونهای که رنگ عربی خالص یافتند.