چکیده:
تمثیل «نابینا و مفلوج» از جمله حکایتهایی است که در متون مختلف فارسی و عربی آمده است. از این آثار به قصصالانبیاء نیشابوری، کشف الاسرار میبدی، اسرارنامه عطار، سراج الملوک طرطوشی، نامه تنسربه گشنسب و اخلاق محتشمیاز خواجه نصیرالدین طوسی میتوان اشاره کرد. برخی حکایتهای کهن قابلیت آن را دارند که از زاویه نگرشهای مختلف نقد ادبی، زبانشناختی، روایتپژوهی و... بررسی شوند؛ با مطالعه ساختار حکایات تمثیلی میتوان به الگوهای روایی داستانها و گفتمان حاکم بر آنها پی برد. این پژوهش قصد دارد بر اساس دیدگاه ژپ لینت ولت به مطالعه موقعیت روایی و پیرنگ حکایت «نابینا و مفلوج» بپردازد و نشان دهد که الگوی طرح کدام روایت دارای ساختاری کامل است؟ مطالعه شش روایت بیانگر این است که روایت اخلاق محتشمی بهسبب گسترش دادن پیرنگ داستان، افزودن شخصیتها، توجه به گفتوگو و نقش آن در تعلیق داستان، از ساختار داستانی، انسجام روایی و پیرنگ استواری برخوردار است.
خلاصه ماشینی:
اين پژوهش قصد دارد بر اساس ديدگاه ژپ لينت ولت به مطالعۀ موقعيت روايـي و پيرنگ حکايت «نابينا و مفلوج » بپردازد و نشان دهد که الگوي طرح کـدام روايـت داراي ساختاري کامل است ؟ مطالعۀ شش روايت بيانگر اين است که روايت اخـلاق محتشـمي به سبب گسترش دادن پيرنگ داستان ، افزودن شخصيت ها، توجه به گفت وگو و نقـش آن در تعليق داستان ، از ساختار داستاني، انسجام روايي و پيرنگ استواري برخوردار است .
پيشينۀ تحقيق کتاب هاي مرتبط با پژوهش حاضر عبارت انـد از:رمـز و داسـتان هـاي رمـزي در ادب فارسي (پورنامـداريان ، ١٣٧٥)، تحليـل سـاختاري منطـق الطيـر عطـار (اخلاقـي، ١٣٧٧)، ساختار داستاني حکايت هاي عرفاني (رضوانيان ، ١٣٨٩)، رساله اي در بـاب گونـه شناسـي روايت نقطۀ ديد (ژپ لينت ولـت ، ١٣٩٠)، روايـت شناسـي کـاربردي (عباسـي، ١٣٩٣)، روايت پژوهي داستان هاي عاميانۀ ايراني (شريف نسب ، ١٣٩٤).
روايت طرطوشي و نامۀ تنسرعلاوه بر پيرنگ کلي داستان ، در درون مايه (دسـت از تـلاش برنداشتن و بر قدر تکيه نکردن )، پويايي شخصيت ها وحادثۀ محرک با سـاير روايـت هـا تفـاوت تحليل روايي حکايت تمثيلي نابينا و مفلوج بر اساس نظريۀ / ١١ دارد.
او بر اساس تقابل کارکرد ميان راوي و کنشگر، گونه هاي روايتـي را بـه دو تحليل روايي حکايت تمثيلي نابينا و مفلوج بر اساس نظريۀ / ١٣ دسته تقسيم ميکند: روايت در دنياي داستاني ناهمسان ، روايـت در دنيـاي داسـتاني همسـان .