چکیده:
مطابق با آیات و معیارهای قرآنی نفاق، خیانت پیشگی و ولایت گریزی، استحاله و منحرف ساختن دین از اهداف، جداسازی مردم از ولایت و نظام اسلامی و ترویج فساد و بی بندوباری، شبهه افنکی و تحریف حقایق از رویکردها و نشانگان صف و جبهه باطل و در مقابل وفاداری و خدمت به اسلام، ولایت پذیری، صلابت و التزام عملی به اسلام و حکومت اسلامی، وحدت، دوستی، الفت و همدلی با اهل ایمان و برخورد قاطع و مستقیم با باطل گرایان از رویکردها و نشانگان صف و جبهه حق در عصر امام حسن (ع) می باشد. در پاسخ به سوال این نوشتار تحلیلی- تاریخی مبنی بر اینکه درعصر امام حسن(ع) کدام جناح و یا جریان های سیاسی- مذهبی وابسته به دو جبهه حق و باطل بودند؟ یافته ها نشان می دهد که بنی امیه(باند اموی)، خوارج، خواص بی بصیرت و شکاکان(آلت دست اخلالگران و فتنهجویان) و الحمراء (در برابر مزد، به هر جنایتى تن در میدادند) از جناح ها و جریان ها وابسته به جبهه باطل و شیعیان امام حسن(ع) جریان وابسته به جبهه حق در عصر امام حسن (ع) بودند.
خلاصه ماشینی:
«باطل »که نقطه برابر «حق » است چیزی است که نه ثباتی دارد و نه واقعیتی(مصطفوی، ١٣٦٠ش ، ج١ :٢٩٠) اگر به شخص شجاع و قهرمان «بطل » گفته می شود به خاطر آن است که مخالفان خود را باطل می کند (ابن فارس، ١٤٠٤ق ، ج ١ : ٢٥٨) شاید نیز به این اعتبار که عنوان شجاع برای او و نیز قدرت و نیروی او از ثبات و بقا برخوردارنیست (مصطفوی،١٣٦٠ش ، ج ١ : ٢٩٠).
معاویه نظر به نقش و تأثیری که معاویه در فریب افکار عمومی جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر اکرم (ص ) داشت و قدرتی که در شیطنت و طراحی چنین جنگ هایی داشت در این بخش از نوشتار ویژگی های شخصیتی او از منظر حضرت علی (ع ) و بعضی دیگر از شخصیت های صاحب نفوذ آن دوران مورد بررسی قرار می گیرد تا عمق فاجعه و شدت ظلم و ستم جبهه باطل با محوریت معاویه ابی سفیان بر علیه جبهه حق با محوریت امام حسن (ع ) بهتر آشکار شود.
این گروه بخشی از وظیفه خود را نسبت به اهل بیت (ع )، چه در آغاز خلافت امام حسن مجتبی(ع ) و چه در هنگامی که آن حضرت پس از بیعت ، فرمان جهاد داد و چه در مراحل دیگری که بعدها پیش آمد در حد توان و بضاعت انجام دادند.
پذیرش صلح در حقیقت کوتاه آمدن از سوی امام حسن (ع ) و اعلام پایان نبرد جبهه حق و باطل نبود؛ بلکه بردن این نبرد از فاز رو در رویی نظامی مستقیم و مشخص به حرکتی زیر زمینی برای ساخت جامعه تباه شدهای بود که دیگر نمی خواست در عرصه از حق دفاع کند.