چکیده:
واقعیات نگرانکنندهی کنونی کشور، از سویی به سبب عوامل درونی (همچون کاهش منابع طبیعی حیاتی، افول محیطزیست، حساسیتهای فزایندهی قومیتی، ازدیاد شکافهای اجتماعی، بهرهوری پایین اقتصادی، سُستکوشی مدیریتهای رانتی و...) و از سوی دیگر به سبب عوامل برونی (همچون کاهش درآمدهای نفتی، دشمنی گستردهی نظام سلطهی جهانی و عوامل مرتبط منطقهای، محیط تنشافزای کشورهای همسایه، جذب و فرار سرمایههای ملی، تغییر اقلیم و...) هشداردهنده است که با برونفکنی و پیشنگری روندها، نگرانی بیشتری برای پایداری ایران ایجاد میشود. این وضعیت ناپایدار ما را متقاعد میسازد که باید «فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم». در تکاپوی راهی نو، باور داریم که الگوی مسلط توسعهی جهانی نه مطلوب است و نه ممکن. در نتیجه در پی تقلید و تکرار آن نیستیم که جهانی ناپایدار در تمامی ابعاد به وجود آورده است. از این رو، با مشاهدهی این وضعیت، ابتدا باید پذیرفت اقدامات به نام توسعهی موعود شکست خورده و به دگرگونی بینش برای تغییر منش و برپایی الگویی نوین نیاز است. سپس این سخن سر آن دارد که گفتمان توسعهای از نوع دیگر را بازکاود و بنمایههای آن را ترسیم کند. سرانجام نیز به ردیابی این بنمایهها در الگوی پایهی اسلامی - ایرانی (پیشنهاد مرکز الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت در مهر ۱۳۹۷) میپردازد که نقدی ایجابی و نه سلبی است.
فرازهایی از گفتمان این نوشتار چنین است: الگوی نوین توسعه برای پایداری، تحت عنوان «توسعهای از نوع دیگر» در شرایط محدودیت رشد و کاهش منابع در ایران و جهان، در عوضِ رقابت حذفی، همیاری همافزا را باید هدف گرفت که برآمده از بُننگرهی (پارادایم) تمدن ایرانی بر شالودهی ایرانیت، اسلامیت و نووارگی / تجدد است. مقیاس واحد اجتماعی - فضایی این الگو، اجتماع محلی است. همچنین مدلی راهبردی برای تحقق الگو، تحت عنوان «مبدأ» ارائه شده و بر حکمروایی شایسته تأکید شده است. سرانجام گفته شده پیشتاز تحقق دگرگونیهای منجر به توسعهی نوع دیگر، محیط کلانشهری است؛ فضایی با قدرت اجتماعی - اقتصادی و سرکردگی فرهنگی، تا نقشآفرینی در تکوین و انتشار دگرگونی را ممکن سازد و به پایداری مبتنی بر حکمت زیست ماندگار تمدن ایران نایل شود.