چکیده:
پژوهش حاضر به بررسی واژهبستهای ضمیری گویش خلاری، از گویشهای استان فارس، پرداخته است. در این گویش ضمایر پیوسته، که از نوع واژهبست هستند، از نظر نوع و توزیع با گونه فارسی معیار تفاوت دارند. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و از طریق مصاحبه با گویشوران ساکن روستای خلار و نیز شهرستان شیراز انجام شده است. در این مطالعه، سعی شده انواع، توزیع و میزبانهای واژهبستها مورد بررسی قرار گیرند. نتایج نشان داد واژهبستهای ضمیری در این گویش در نقشهای فاعل، مفعول مستقیم، غیرمستقیم و اضافی کاربرد داشته و به سازههای مختلفی از جمله فاعل، مفعول، قید، و غیره متصل میشوند. این گویش در سیر تحولی نظام واژهبستهای زبان فارسی در مرحله مجاورت فعل با گرایش غالب نظام پیشافعلی قرار دارد. کاربرد عمدۀ واژهبستها و تفاوت مهم این گویش با گونۀ معیار در نقش نشانۀ فاعل در زمان گذشته است که در جایگاههای مختلف قبل از فعل واقع میشوند.
The present study aims at studying the pronominal clitics of the Khollari dialect, one of the dialects of Fars province. In the dialect, pronominal clitics have different types and distribution from those in the Standard variety. The study is a descriptive-analytic one, done through interviewing native speakers. The writer has tried to investigate the attested types, distribution, and hosts of the clitics. The results of the study show that the pronominal clitics in this dialect are used as subject, direct object, indirect object and object of adposition and are attached to different elements. In the course of evolution of clitic system in Persian, clitics in this dialect predominantly follow pre-verbal Clitic System. The main use of clitics and the important difference of the dialect with the Standard Persian is their function as the subject marker of the past transitive verbs, always located before the verb.
خلاصه ماشینی:
کاربرد عمده ي واژه بست ها و تفاوت مهم اين گويش با گونه ي معيار در نقش نشانه ي فاعل در زمان گذشته است که در جايگاه هاي مختلف قبل از فعل واقع ميشوند.
از آنجـا کـه جنبه هاي مختلف زبان از جمله نحو، ساخت واژه و واج شناسي در تبيين جايگاه و نقش آنها دخيل هستند و بـه گفتــه مزينــاني و همکــاران (١٣٩٤) پژوهش هــايي کــه بــا محوريــت بررســي انــواع واژه بســت ها از جملــه واژه بست هاي ضميري صورت ميگيرد براي تدوين نظريه ي ساختواژي جامع اهميت خاصي دارد، هدف ايـن پژوهش بررسي و تحليل واژه بست هاي ضميري در گويش خلاري است .
PST Mashhad ٥) هنوز کتاب را نخوانده اي؟ hæni ketɑb-u꞊t næ-xond-æ-n yet book-DEF꞊2SG NEG-read-PP-PRF چنان که مشهود است در زمان حال شناسه فاعلي به انتهاي افعـال لازم و متعـدي وصـل شـده و فعـل از لحاظ شخص و شمار با فاعل جمله مطابقت ميکند (جملات ١ و ٢)، اما در زمان گذشـته شناسـه ها تنهـا در افعال لازم مشاهده ميشوند (٣) و در افعال متعدي واژه بست هاي ضميري در مجاورت فعل ، به سازه پـيش از آن متصل ميشوند(٤).
SUBJ prep:to India ميبينيم که در صورت حضور گروه اسمي فاعل نيز اين واژه بست ها امکان حضور دارند؛ در صورتي که اگر بخواهيم آنها را موضوع بيروني فعل متعدي در زمان گذشته در نظر بگيريم ، حضور آنها بايد مانع حضور فاعل مستقل در جمله ميشد.
PST در اين نمونه ها، واژه بست به مفعول حرف اضافه اي از مقوله هاي مختلفي همچون ضمير (١٢، ١٣)، کلمـه پرسشي (١٤) و اسم خاص (١٥) متصل شده است .