چکیده:
امروزه قرارگرفتن دو مفهوم رهبری و اخلاق در کنار یکدیگر، جذابیتهایی را برای سازمانها و مدیران بهوجود آورده است. هدف این تحقیق ارائه الگویی راهبردی برای رهبری اخلاقی در سازمان صنایع دفاع ج.ا.ایران است. بهمنظور طراحی الگو، از روش کیفی و راهبرد داده بنیاد با رویکرد ظاهرشونده یا «گلیزری» استفاده شد. جامعه مورد مطالعه، خبرگانی از سازمان صنایع دفاع میباشند که آگاهی نظری و عملی در ارتباط با موضوع مورد مطالعه داشتهاند. با 22 نفر از این جامعه مصاحبه نیمهساختاریافته صورت گرفت. تجزیه و تحلیل متون مصاحبه ها از راه تحلیل مضمون و روش کُدگذاری گلیزر که شامل کدگذاری حقیقی و نظری است، انجام شد. بهمنظور کدگذاری نظری از خانواده کدگذاری «شش C» استفاده شد. هر C نشاندهنده یک مفهوم کلی است. اولین c، علل است که شامل ویژگیهای فردی و سازمانی است. دومین c، عوامل همبسته است که شامل نظامهای منابعانسانی و آموزش است. سومین c، شرایط میانجی است که شامل مدیریت ارتباطات و اخلاقیات سازمانی است. چهارمین c، اقتضائات است که شامل مذهب، جو سازمانی و فرهنگ سازمانی است. پنجمین c، نتایج یا پیامدهاست که شامل ارزشآفرینی برونسازمانی، بهبود روانشناختی رفتاری و سازمانی است. ششمین c، زمینه محیطی است که شامل محیط اخلاقمحور، شرایط فشارهای خارجی، شرایط غیراخلاقی رقبا و تحریم خارجی سازمانی است.
Nowadays, the two concepts of leadership and ethics are entwined and have attracted organizations and managers attention. The aim of this study is to provide a strategic model for ethical leadership in I.R. of Iran's Defense Industry Organization. In order to design the model, a qualitative method and a data-driven strategy with a 'Glaser' approach were used. The study population consisted of defense industry experts who had theoretical and practical knowledge of the subject under study. Semi-structured interviews were conducted with 22 participants in this community. The analysis of the interviews texts was done through content analysis and Glazer coding, which included both real and theoretical coding. The "Six C" coding family was used for theoretical coding. Each C represents a general concept. The first C denotes causes that include individual and organizational characteristics. The second C indicates correlated factors that include human resource and training systems. The third C refers to the mediating conditions that involve managing the communication and organizational ethics. The fourth C denotes requirements that include religion, organizational climate, and organizational culture. The fifth C refers to results or outcomes, which include extracurricular value creation, behavioral and organizational psychological improvement. The sixth C denotes an environmental context that includes ethics-based environment, external pressure conditions, competitors' immoral conditions, and external organizational sanctions.
خلاصه ماشینی:
اگرچه ، اصول اخلاقي، هميشه در ادبيات مربوط به رهبري حضور داشته است ، امـا بـه طـور معمول به عنوان «حوزه اي پژوهشي» براي رهبري و مديريت ، به ويـژه در سـازمان صـنايع دفـاع ، مورد غفلت واقع شده است ؛ بنابراين ، اين پديده يا مفهوم ، به ويژه در حوزة صنايع دفاع ، نيـاز بـه تحقيق و بررسيهاي بيشتري دارد.
اين درحالي است کـه بخـش قابـل تـوجهي از تحقيقـات ، پيرامون کشف مؤلفه هاي رهبر اخلاقي، نظريۀ رهبري اصيل و تأثير مثبت بالقوة آن بر نتايج کلـي سازمان ها تکامل يافته اسـت .
al، يزدان شناس ، ١٣٩٦؛ حضرتي و معمارزاده ، ١٣٩٣؛ کرمي و همکاران ، ١٣٩٥) چگونـه يـک کارمنـد يـا مدير ميتواند ويژگي هاي اکتسابي رهبر اخلاقـي را در خـود يـا سـازمان ايجـاد کنـد؟ چگونـه ميتواند رهبري اخلاقي را تقويت کند؟ چه مواردي ميتواند بـر ارتبـاط ميـان علـل بـا رهبـري اخلاقي و رهبري با پيامدها، اثرگذار باشد؟ اين سـوال هـا و مسـائل از راه ارائـۀ الگـوي رهبـري اخلاقي، قابليت بررسي بهتري دارد.
اين پژوهش ها بيشتر در ارتباط بـا کشـف مؤلفـه هـا و پيامـدهاي رهبـري اخلاقي بوده و کمتر به بررسي علل شکل گيري رهبري اخلاقـي پرداختـه انـد.
ا. ايران چيست ؟ (٢) شرايط ميانجي و اقتضائات در ارتباط ميان علل با رهبري اخلاقي و رهبـري اخلاقـي بـا پيامدها در سازمان صنايع دفاع ج .
شکل شمارة (٢) الگوي رهبري اخلاقي در سازمان صنايع دفاع را نشان ميدهـد کـه در آن هريک از اجزاي «شش c» نشان داده شده است .