چکیده:
قیاس تلازم در قرآن کریمچکیده قیاسی که کبرای آن شرطیه متصله باشد قیاس تلازم نامیده می شود. این قیاس در دو حالت «وضع مقدم» و «رفع تالی»، منتج و در سایر اشکال عقیم است. قیاس های تلازم ذکر شده در قرآن کریم چند حالت دارد: گاهی شرایط عمومی و اختصاصی قیاس تلازم در آنها کاملا رعایت شده است اما به علت وضوح، برخی مقدمات یا نتایج آنها ذکر نشده و قیاس اصطلاحاً مضمر و مرخّم است؛ اما گاهی ظاهراً شرایط اختصاصی قیاس تلازم در آنها رعایت نشده و از «رفع مقدم » و «وضع تالی» نتیجهگیری شده است. در این پژوهش به بررسی برخی از مهمترین قیاسهای تلازم در قران کریم پرداخته شده و در مواردی که ظاهراً شرایط اختصاصیِ قیاس تلازم رعایت نشده است، علت آن بررسی و با استفاده از محتوای قرآن کریم و قواعد کلیِ استدلال؛ مانند «تلازم شرطیات»، این قیاسها به قیاسهای معتبر، مؤول و اثبات شده است که قران کریم که کتاب هدایت انسان است و او را به اندیشیدن دعوت میکند، با زبان انسان نازل شده و قواعد کلی اندیشه و تفکر در آن رعایت شده است. کلید واژگان : قرآن کریم، قیاس تلازم، وضع مقدم، رفع تالی،
The syllogism that its major premise is a conjunctive proposition is called concomitance syllogism. This sort of syllogism is valid in two forms of "affirming the antecedent" and "denying the consequent", and is invalid in all others forms. The concomitance syllogism have several modes in Holy Quran: In some cases the conditions of the syllogism are fully observed but because of clarity their preliminaries or their results have not been presented, and the syllogism is idiomatically shortened. But in some other cases it seems the conditions for the concomitance syllogism have not been regarded and "denying the antecedent" and "affirming the consequent" are used for the conclusion.In this research, some of the most important syllogisms in Holy Quran are reviewed and in cases where it seems that the conditions of the syllogism are not concerned, their reason will be considered, and using the content of Holy Quran and the general rules of reasoning such as the "cohesion of hypotheticals ", this sort of syllogisms will be converted to a validated syllogism. So, it is proved that the general rules of thinking have been respected in Quran as a book for human guidance which has been revealed in human language.
خلاصه ماشینی:
۳. مهم ترين نکته تحقيق حاضــر اين اســت که در برخي از اســتدلال هاي قرآني که در قالب قياس تلازم ذکر شده اند، در نگاه اول به نظر ميرسد شرايط اختصاصي استنتاج (قواعد «وضع مقدم » و «رفع تالي») رعايت نشده و بايد در خصوص آن ها دقت نظر بيشتري صورت گيرد و علت آن تبيين شود.
بنابر اين ، چنان که شـيخ اشراق ميگويد: «صرف الوجود که تام تر از او قابل تصور نيست ، تثنيه بردار و تکرارپذير نيســت ؛ زيرا با کمي دقت متوجه ميشــويم که هر دومي که براي او فرض شــود، همان اول اســـت ؛ زيرا در صـــرف الشـــئ امتيـازي کـه موجـب دوگـانگي و اثنينيت شـــود وجود ندارد» (سهروردي، ۱۳۷۳، ص ۳۵) تقرير شــمارٔە ۱ از برهان صــرف الوجود، به طور مســتقيم از ســورٔە مبارکه توحيد (اخلاص ) قابل اسـتنباط است ، اين تقرير خود فرع خوانشي است که از مفردات سوره ؛ يعني واژه هاي «قل ، هو، الله ، احد، صــمد، ولادت و کفو» ميتوانيم داشــته باشــيم و تقرير ما ناشــي از تفســير «هو» به «هويت ِ غيبيه »، «احد» به «بسـيط حقيقي»، «الله » به «جامعيت کمالات و اسـم اعظم »، «صمد» به «تام و فوق تمام (غناي ذاتي)»، «ولادت » به «انفصـــال کمال در حالت تجافي از مقام ذات » و «کفو» به «انواع مقابل ، خواه مجامع و خواه معاند» اســت .
۲. از مطالعه در آيات قرآن کريم به اين نتيجه ميرســيم که برخي از اســتدلال هاي قرآني در قالب قياس تلازم بيان شده اند.