چکیده:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش هویت هوادار و اهمیت برندهشدن در خوشحالی از ناراحتی دیگران در هواداران تیم استقلال بود. این مطالعه، پژوهشی توصیفی ازنوع مدل معادلات ساختاری بود که دربین هواداران تیم استقلال انجام شد (تعداد = 450). برای اندازهگیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامههای هویت هوادار (وان و برانسکام، 1993؛ دالاکاس و ملانکن،2012) با چهار سؤال، خوشحالی از ناراحتی دیگران (گربینگ و آندرسون، 1988؛ دالاکاس و فلیپ ملانکن، 2012؛ آنجل و همکاران، 2016) با سه سؤال و اهمیت برندهشدن (گربینگ و آندرسون، 1988) با سه سؤال در مقیاس پنجارزشی لیکرت استفاده شد. برای بررسی روایی صوری پرسشنامه از نظرهای متخصصان (اساتید مدیریت ورزشی و بازاریابی)، برای بررسی روایی محتوایی از مدل لاشه (62/0 = CVR) و برای بررسی روایی سازه از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری) استفاده شد. یافتهها نشان داد که هویت هوادار و اهمیت برندهشدن بر خوشحالی از ناراحتی دیگران اثر داشتند و مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار بود. میتوان گفت که هویت هوادار (با تمرکز درونگروهی و دوری از سوگیری)، اهمیت برندهشدن و خوشحالی از ناراحتی دیگران (با تمرکز برونگروهی و دوری از بدنامکردن) باید یکدیگر را کامل کنند؛ بنابراین، قدرت روابط مشخصشدة (چه مثبت چه منفی) بین آنها، پیامدهای حامیگری را افزایش میدهد.
The purpose of this study was to investigate the role of the fan identity and the importance of winning with Schadenfreude. Structural equation model of a descriptive study was carried out in the Esteghlal team supporters (n = 450). To determine the variables of the research, fan identity questionnaire (Dalakas & Melanekan, Van & Bronsmek, 1993) with 4 questions, schadenfreude (Dalakas & Melanekan, 2012; Angel & et al, 2016; Grebing & Anderson, 1988) 3 questions and the importance of winning(Grebin & Anderson,1988) with 3 questions on the five values Likert scale. The content validity of the carcass model (CVR = 0.62), the validity of the confirmatory factor analysis was used to assess the face validity of the questionnaire from the opinions of experts (sports management and marketing professors). In order to evaluate the formal validity of the questionnaire, experts' opinions (Professors of sports management and marketing), content validity of the Lavosh model (CVR = 0.62), and structural validity as confirmatory factor analysis were used. For data analysis, descriptive and inferential statistics (CFA and SEM) were used. The findings showed that the fan identity and the importance of winning affected by schadenfreude and the research model have a fitting. Finally, one can say that the fan identity (with intraocular focus and distance), the importance of winning, and schadenfreude (with outsider focus and lack of recognition) must complement each other. Therefore, the strength of the specified relationships (whether positive or negative) between them increases the outcomes of sponsorship.
خلاصه ماشینی:
شرکت ها تمايل دارند هزينۀ قابل توجهي صرف هواداران وفادار کنند؛ به عنوانمثال، شرکت سيتي٥ ٤٠٠ ميليون دلار براي حق نام استاديوم نيويورک متس ٦ پرداخت کرد (توماسلي ٧، ٢٠٠٦، ٣)؛ درحاليکه در سال ٢٠٠٣، نکستل ٨ از ناسکار٩ با هزينۀ تقريبي٧٠٠ ميليون دلار حمايت دهساله کرد که اين حمايت شامل حق تجاري و خريد تبليغات بود (روول ١٠، ٢٠٠٣، ٣٩)؛ باوجوداين ، پژوهش هاي دانشگاهي و مطبوعات مشهور پيشنهاد ميکنند که هويت هوادار در بعضي زمانها به نتايج و رفتارهاي نامطلوب و حتي کشنده دربين هواداران منجر ميشود (هانت و همکاران، ١٩٩٩، ٤٣٩؛ وان ١١، هاينس ؛ مکلين و پولين ؛ ٢٠٠٣، ٤٠٦؛ واکفيلد و وان ١٢، ٢٠٠٦، ١٦٨).
درمقابل ، به دنبال بررسي اين موضوع هستيم که چگونه بازاريابان تيم هاي ورزشي ميتوانند درک بهتري از فرايندي داشته باشند که در آن هويت هوادار به رفتارهاي بد و ويژگيهاي نامطلوب منجر ميشود؛ بنابراين ، درمورد اينکه چگونه هويت هواداران را براي داشتن پيامد مثبت تشويق کنيم ، ديدگاه بهتري وجود دارد؛ درحاليکه از عواقب وخيم گزارششده در مقاله هاي پژوهشي دراين زمينه نيز اجتناب ميکنيم .
سؤال کليدي پژوهش حاضر اين است که آيا هواداران با هويت بالا به نمايش رفتارهايي با پيامد منفي مانند خوشحالي از ناراحتي ديگران تمايل دارند؟ يا آيا برخي مکانيسم هاي علي وجود دارند که ممکن است توضيح دهند چرا برخي از هواداران با هويت بالا رفتارهايي منفي نسبت به ديگر تيم ها دارند؛ درحالي که ديگران چنين رفتارهايي ندارند؟ ما اهميت برندهشدن افراد را ارائه داديم .
Journal of Sport and Social Issues, 17(2), 134-43.