چکیده:
اینکه «چرا باورها و فعالیتهای دینی در فرهنگهای مختلف بشری و در همۀ زمانها شیوع گستردهای داشته و دارد؟» مسئلهای است که در چند دهۀ اخیر مورد توجه بسیاری از فلاسفه و دانشمندان مرتبط با حوزۀ دین قرار گرفته است. نظریات تکاملی میکوشند با مطالعۀ دین به عنوان یک پدیده طبیعی، به این پرسش پاسخ دهند. دو دسته نظریۀ تکاملی در خصوص این مسئله وجود دارد که عبارتاند از نظریۀ محصول فرعی و نظریۀ انتخاب گروهی. ما در این مقاله ضمن تحلیل و بررسی دو نظریۀ فوق، نشان میدهیم که این دو نظریه در پاسخ به پرسش فوق چندان موفق نیستند. تحلیل ما نشان میدهد که این دو نظریه در چهار محور اساسی با چالش مواجه هستند: (1) ابهام در مفهوم «سازگاری تکاملی دین»، (2) تلقی و تعریف محدود و ناقص از دین، (3) محدودیتها و شکافهای تبیینی، و (4) عدم تمایز میان بنیانهای طبیعی و عقلانی باورهای دینی.
Why religious beliefs and activities in many different cultures and at all times have been so widespread is a problem that has been addressed by many philosophers and scholars in the field of religion in the last few decades. Evolutionary ideas attempt to answer this question by studying religion as a natural phenomenon. There are two groups of evolutionary theories about this issue: by-product theory and group selection theory. In this paper, while analyzing the two aforesaid theories, we show that the two are not so much successful in answering the problem. Our analysis shows that these two theories are challenged on four main axes: (1) ambiguity in the concept of "evolutionary adaptation of religion" (2) the limited and incomplete definition of religion (3) explanatory limitations and (4) the lack of distinction between the natural and rational foundations of religious beliefs.
خلاصه ماشینی:
تحليلی انتقادي از نظريه هاي تکاملی در خصوص شيوع باورهاي دينی 1 سيد مهدي بيابانکی (تاريخ دريافت مقاله : ٩٧/١٢/٥ ـ تاريخ پذيرش مقاله : ٩٨/٤/٩) چکيده اين که «چرا باورها و فعاليت هاي ديني در فرهنگ هاي مختلف بشري و در همۀ زمان ها شيوع گسترده اي داشته و دارد؟» مسئله اي است که در چند دهۀ اخير مورد توجه بسياري از فلاسفه و دانشمندان مرتبط با حوزٔە دين قرار گرفته است .
تحليل ما نشان ميدهد که اين دو نظريه در چهار محور اساسي با چالش مواجه هستند: (١) ابهام در مفهوم «سازگاري تکاملي دين »، (٢) تلقي و تعريف محدود و ناقص از دين ، (٣) محدوديت ها و شکاف هاي تبييني، و (٤) عدم تمايز ميان بنيان هاي طبيعي و عقلاني باورهاي ديني.
در خصوص شيوع باورها و فعاليت هاي ديني نيز اين نظريات ميکوشند نشان دهند که دين چگونه به بقا و ازدياد نسل انسان ها کمک نموده است .
چرا انسان ها بر خلاف جريان تکامل (که ناظر به بقا و ازدياد نسل به پيش ميرود) هزينه هاي گزافي براي باور و عمل ديني خود ميپردازند؟ در خصوص پرسش نخست ، او آزمايشي موسوم به «آزمايش جعبه جادويي ٤» را به کار برد تا اين واقعيت را نشان دهد.
آتران اين پرسش را مطرح کرد که آيا در عملکرد ادراکي و شناختي ما انسان ها، عناصر يا مکانيزم هايي وجود دارد که به نحو تکاملي ما را مهياي پذيرش عوامل فراطبيعي کرده باشد به گونه اي که حاضر به هزينه هاي گزاف براي آن شده باشيم ؟ [١] آتران براي پاسخ به اين پرسش ها، از نظريه «محصول فرعي» که قبلا توسط لوانتين ١، زيست شناس تکاملي مشهور، ارائه شده بود بهره ميگيرد.