چکیده:
آنچه ما «استدلال معرفتی» و «استدلال تعاکس» خواندهایم دو استدلال از سه استدلالیست که خواجه نصیرالدین طوسی، فیلسوف ـ متکلم امامی، در کتاب مهم و تأثیرگذار تجرید الاعتقاد، بر حُسن و قبح عقلی اقامه کرده است. نتیجۀ مورد نظر خواجه و مقدمات هر دو استدلال مبهم است و میتوان تفسیرهای متعددی از آنها ارائه داد. در این مقاله با تفکیک جهات معرفتشناختی و هستیشناختیِ هریک از استدلالها، روایتهای محتمل هر استدلال بیان شده و پس از صورتبندیِ منطقیِ هر استدلال، مورد ارزیابی قرار گرفته است. به زعم نویسندگان، نتیجۀ بهترین تقریر از استدلال نخست، حُسن و قبحِ عقلیِ معرفتشناختی است و نتیجة بهترین تقریر از استدلال دوم، حُسن و قبحِ عقلیِ هستیشناختی؛ و البته هیچیک از این دو استدلال نمیتواند نظریۀ عدلیه را اثبات یا دیدگاه مخالفانشان را ابطال کند.
The imami-shi'i philosopher and theologian, Nasir al-Din al-Tusi in his great and influential work, Tajrid al-iʿtiqad, had advanced three arguments for what is commonly called "intellectual moral good and bad" (husn wa qubh 'aqli). Two of these three arguments are what we call respectively: "epistemological argument" and "mutual-reverse argument". Both of the conclusions and premises of the arguments are ambiguous and open to more than one interpretation. This paper separates epistemological and ontological aspects of each argument and after advancing their logical structures assess each one. On authors' opinion none of them can fulfill neither to prove the belief of people of justice ('Adliyya) nor invalidate their opponents' theory.
خلاصه ماشینی:
صورت بندي و ارزيابي تمام استدلال هاي تاکنون مطرح شده از سوي طرفين نزاع از حوصلۀ اين مقال بيرون است ؛ در اين مقاله تنها به بررسي دو استدلال از سه استدلالي خواهيم پرداخت که خواجه نصيرالدين طوسي در کتاب تجريد الاعتقاد بر حسن و قبح عقلي اقامه کرده است .
در استدلال نخست ، تلاش شده است از طريق معرفت غير شرعي داشتن به ارزش اخلاقي فعل ، بر حسن و قبح عقلي استدلال شود؛ و در استدلال دوم ، کوشش شده است از طريق امتناع تغييرکردن حسن و قبح افعال ، اقامۀ دليل شود.
هم چنين در پاسخ به يکي از اشکالات مطرح شده بر حسن و قبح عقلي مبني بر اينکه اگر قبح ، از ذاتيات دروغ باشد هيچ گاه تخلف نميکند و حتي دروغي که باعث نجات پيامبر ميشود نيز بايد قبيح باشد٢، تخلف ناپذيري ارزش اخلاقي فعل مفروض گرفته شده است [٢٨، ص ١٩٧].
٤. استدلال معرفتی چنانکه گذشت منظور از «استدلال معرفتي» اين است که از طريق معرفت غير شرعي به ارزش اخلاقي فعل ، بر حسن و قبح عقلي استدلال شود.
» [٢٨، ص ١٩٧] در اين استدلال از اينکه علم به حسن و قبح برخي افعال از راه شرع حاصل نميشود، نتيجه گرفته شده که حسن و قبح عقلي است .
به بيان ديگر گويا نتيجۀ استدلال اين است که حسن و قبح افعال را ميتوان از طريق عقل و بدون کمک و هدايت شرع شناخت .