خلاصه ماشینی:
"این تفاوت را دکتر علی محمد حقشناس زبانشناس و منتقد ادبی در مقالهی«عوالم مقال در زبان و ادبیات»آورده است:«ما زبان و ادبیات را با همهی پیوندها و دادوستدهای دوجانبهای که باهم دارند از بنیاد دو چیز-دو مقوله-کاملا جدا از یکدیگر میگیریم و نه دو جلوهی متفاوت از یک چیز یا یک مقوله،باری،دوگانگی زبان و ادبیات را میتوان از رهگذر جستوجو در برخوردهای متفاوت آنها و در تصاویر مختلفی که از جهان هستی-یعنی از موضوعی یگانه- به دست میدهند،بهتر نشان داد»1 وسواس علمی و حساسیت در کاربرد درست مفاهیم و مقولات در هر عرصهای از دانش و هنر و استفادهی به جا و صحیح و دقیق مفاهیم و پرهیز از تقلیلگرایی و مدلسازیهای غیرواقعبینانه از ویژگیهای عصر حاضر است و هر روز ضرورتش بیشتر میشود.
»1یعنی سوق دادن رئالیسم به مدرنیسم کاری که بعضی از منتقدان ما در عمل انجام میدهند و درمورد پیشگامان و زمان پیدایش آن مینویسد:«آن کس که به دنبال مدرنیسم میگردد،باید آن را در سی سال نخست این سده بیابد و باید پاوند،الیوت،جویس و کافکا را نقطهی مرکزی بداند»2 اینجاست که واقعگرا خواندن جویس و یکسو دانستن احمد محمود با او علیرغم وجود جنبههایی از واقعگرایی در بعضی از آثار او و استفاده از نماد برای شناختن و نشان دادن دقیقتر عرصههایی از واقعیت اجتماعی و لایههای واقعیت توسط احمد محمود،قیاسی غیرواقعبینانه است و موجب نوعی سردرگمی میشود.
مبارزه بین این دو گرایش عمدهی هنری در طول سدهی گذشته،اشکال بسیار پیچیدهای به خود گرفته است و هماهنگ با اوجگیری و یا رکود و عقبنشینی جنبشهای اجتماعی و در شرایط مناسب برای هر کدام،هریک از آنها رشد و گسترش و یا رکود متناسب با شرایط را پیدا کرده است."