چکیده:
«مقابله به مثل» در روابط بینالملل و سیاست خارجی کشورها همواره مورد توجه بوده است. این اصل ریشه قرآنی دارد و در مباحث فقهی، تحت عنوان قاعده فقهی مقابله بهمثل مطرح شده است. این نوشتار بهدنبال واکاوی شیوههای کاربرد آن در روابط بین الملل از منظر قرآن با روش توصیفی ـ تحلیلی توأم با تفسیر است. از دیدگاه قرآن کریم، مقابله به مثل در تمامی امور؛ اعم از مثبت و منفی بهویژه در عرصه جنگ و صلح در حوزه سیاست خارجی کاربرد دارد و این کتاب آسمانی، راهبردهای به کارگیری آن را فراروی دولت اسلامی قرار داده است تا براساس مصالح و اولویتهای موجود آن را در تعامل و روابط با دیگران به کار گیرد. یافتههای تحقیق نشان میدهد، توصیه قرآن نسبت به مقابله به مثل با دیگران در امور نیک و مثبت جبران احسن آنها است، اما در امور منفی و در برابر کشوری که روابط خصمانه با دولت اسلامی دارد، توسل به اقدام متناسب متقابل است. در این باره اجتناب از زیادهروی بهویژه نسبت به غیر نظامیان و نیز استفاده از روشهای غیر انسانی توصیه شده است.
خلاصه ماشینی:
از دیدگاه قرآن کریم، مقابله به مثل در تمامی امور؛ اعم از مثبت و منفی بهویژه در عرصه جنگ و صلح در حوزه سیاست خارجی کاربرد دارد و این کتاب آسمانی، راهبردهای به کارگیری آن را فراروی دولت اسلامی قرار داده است تا براساس مصالح و اولویتهای موجود آن را در تعامل و روابط با دیگران به کار گیرد.
نیکی و احترام متقابل یکی از موارد کاربرد مقابله به مثل، در امور نیک و مثبت است که در این عرصه باید در برابر نیکیها نیکی کرد؛ آنگونه که قرآن میفرماید: «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسانُ» (رحمن(55): 60)؛ آیا پاداش نیکی جز نیکی است؟ امام صادق7 فرموده است: در قرآن آيهاى وجود دارد كه عموميت و شمولیت دارد، راوى مىگويد: گفتم كدام آيه؟ حضرت فرمود: اين سخن خداوند كه مىفرمايد: «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ» كه در باره كافر و مؤمن، نيكوكار و بدكار است و هر كسی که به انسان نيكى کند، نیکی او باید با نیکی پاسخ داده شود و جبران نیکی او اينگونه نيست كه حتماً به اندازه نيكى او نیکی صورت گیرد، بلكه بايد بيشتر از آن باشد؛ زيرا اگر به اندازه آن باشد، نيكى او برتر است؛ چون او آغازگر آن بوده است (مجلسی، بیتا، ج72، ص44).
در ذیل به نمونههایی از آن از منظر قرآن اشاره میگردد: رفتار و کنش متقابل در امور منفی و خصمانه مقابله به مثل در سیاست خارجی دولت اسلامی و در رویکرد اخلاقمدارانه اسلام، تابع مصلحت است، اگر مصلحت ایجاب کند که رفتار خصمانه طرف مقابل با رفتار مشابه آن پاسخ داده شود و یا بر عکس، در برابر رفتار خصمانه طرف مقابل رویکرد غیر خصمانه در پیش گرفته شود، همه این مسائل تابع مصلحتی است که حاکم اسلامی طبق آموزههای اسلام آن را تشخیص میدهد.