چکیده:
حدیث « إنّما الأعمال بالنّیّات » از احادیث مورد توجه فریقین و از ادله مهم فقها در طول تاریخ بوده و از اعتبار خاصی برخوردار است. اما علیرغم این اهمیت و جایگاه، از دیرباز در کیفیت نقل این حدیث که خبر واحد است یا متواتر، اختلاف بوده است. در این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر تحقیق کتابخانهای، کیفیت نقل این حدیث مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است و در نتیجه معلوم میشود که این حدیث، با توجه به مضمون احادیث متعدد البته با الفاظی مترادف، حدیثی متواتر و از نظر لفظ خاص؛ یعنی «إنّما الأعمال بالنّیّات»، خبر واحد است. از این رو، ادعای تواتر یا خبر واحد بودن این لفظ، هر یک از جهتی درست میباشد.
خلاصه ماشینی:
2. متواتر معنوی در تعریف متواتر معنوی اکثراً آن را چنین تعریف کردهاند: «قدر مشترک اخبار وقائعی مختلف (هر واقعهای به شکلی متفاوت و مستقل و بالتبع با الفاظ مختلف) که هریک به تنهایی به تواتر نرسیده، اما مخبرین آن اخبار، در مجموع، با عدد و شروط تواتر، آنها را نقل کردهاند که متواتر، در حقیقت، آن قدر مشترکی خواهد بود که در هر یک از این اخبار واحد به دلالت تضمنی یا التزامی، نه بالمطابقه وجود دارد»[7] (شهید ثانی، الرعایه فی علم الرعایه، 1408: 65؛ سیوطی، تدریب الراوی، بیتا: 2/ 631؛ صبحی صالح، علوم الحدیث و مصطلحه، 1984: 149؛ مناوی، الیواقیت والدرر فی شرح نخبه ابن حجر، 1999: 1/ 246).
3. غریب به اعتباری و مشهور یا متواتر به اعتباری برخی این حدیث را با لفظ مذکور، جزو احادیث مشهور دانستهاند (ابن صلاح، انواع علوم الحدیث، 1423: 370؛ عراقی، طرح التثریب، بیتا: 2/ 5؛ شهید ثانی، الرعایه فی علم الدرایه، 1408: 67) ، اما از نوع خاصی از مشهورات، از اینرو، گفتهاند که حتی نباید به آن مشهور گفت تا چه رسد به متواتر (سخاوی، فتح المغیث، 1424: 4/ 12)؛ زیرا این حدیث بدین لفظ، از میانههای سند، مشهور یا متواتر شده است (ابن صلاح، انواع علوم الحدیث، 1423: 373؛ عراقی، طرح التثریب فی شرح التقریب، بیتا: 2/ 5؛ شهید ثانی، الرعایه، فی علم الدرایه، 1408: 67)؛ چرا که چنین لفظی در اصل حدیثی به سندی صحیح اما به تفرّد یحیی بن سعید انصاری[11] از محمد بن ابراهیم تیمی[12] از علقمه بن وقاص[13] از عمر از پیامبر (صلی الله علیه وآله) است (ترمذی، السنن، 1403: 3/ 100؛ ابن صلاح، معرفه انواع علوم الحدیث، 1423: 164؛ نووی، شرح مسلم، 1407: 13/ 54) و پس از یحیی جماعت بسیاری آن را از او نقل کردهاند (ابن الملقن، بیتا: 1/ 660؛ قسطلانی، ارشاد الساری، بیتا: 1/ 8، 56) که بسیاری از آنها از بزرگان حدیث هستند، مانند: عمرو بن حارث، مالک بن أنس، سفیان ثوری، عبدالوهاب ثقفی، شعبه بن حجّاج، حمّاد بن زید، حمّاد بن سلمه، سفیان بن عُنَینه، لیث بن سعد، یحیی بن سعید قطّان، عبدالله بن مبارک، یزید بن هارون، حفص بن غیاث، أبوخالد الأحمر، و..