چکیده:
در دوران اخیر و در مواجهه با دوران مدرن و همچنین پس از فروپاشی نظام خلافتی عثمانی و برآمدن انقلاب مشروطه در ایران، مسلمانان از سر نیاز دورانی، تتبع بیشتری در موضوعات مرتبط با اندیشه سیاسی نمودهاند. بدین معنی که صورتبندی نوین حکمرانی محل تامل متفکران مسلمان در پرتو متون دینی قرار گرفت. بازخوانی مشروعیت قدرت به عنوان یکی از مهمترین وجوه اندیشه سیاسی، در نزد مفسرین به ما کمک میکند تا نظام معنایی محل توجه متفکرین معاصر مسلمان در عرصه سیاست واکاوی شود و همچنین دیدگاههای سیاسی قرآن روشنتر گردد. این کوشش تحقیقی که ناشی از یک ضرورت دورانی است، به روش توصیفی- تحلیلی و با ابزار مطالعهای کتابخانهای به بررسی تطبیقی مشروعیت قدرت مندرج در تفاسیر المیزان علامه طباطبایی و فی ظلال القرآن سید قطب پرداخته است تا ضمن گزارش آرای تفسیری، از قبل فهم متقابل به مقایسه اشتراکات و افتراقات آنها بپردازد. یافتههای این پژوهش نشانگر آن است که دو مفسر مذکور، ذیل نظریه حق الهی قدرت و اقتدار آسمانی، به مساله حکومت و مشروعیت آن نظر میکنند، اما بر سر اینکه چه کسی واجد مشروعیت برای حکمرانی است، با هم اختلاف نظر دارند.
In recent times and in the face of modern times and also after the collapse of the Ottoman caliphate and the rise of the constitutional revolution in Iran, Muslims have become more aware of issues related to political thought because of the circumstances. That is to say, the new formulation of governance has been the focus of Muslim thought in the light of religious texts. Reconsidering the legitimacy of power as one of the most important aspects of political thought among commentators helps us to analyze the semantic system of contemporary Muslim thinkers in the field of politics and to clarify the political views of the Qur'an. This research, which is a necessity of this era, has used a descriptive-analytical method and a comparative study of the legitimacy of power in the interpretations of Al -mizan by Allameh Tabataba'i and Fi zilal al-Quran by Al-Sayed Qutb. In addition to reporting interpretative opinions by comparing and matching commonalities, the differences between the two views are also explained. The findings of this study indicate that the two commentators, under the theory of the divine right of heavenly power and authority, consider the question of government and its legitimacy, but disagree on who is eligible for governance.
خلاصه ماشینی:
این کوشش تحقیقی که ناشی از یک ضرورت دورانی است، به روش توصیفی- تحلیلی و با ابزار مطالعهای کتابخانهای به بررسی تطبیقی مشروعیت قدرت مندرج در تفاسیر المیزان علامه طباطبایی و فی ظلال القرآن سید قطب پرداخته است تا ضمن گزارش آرای تفسیری، از قِبَل فهم متقابل به مقایسه اشتراکات و افتراقات آنها بپردازد.
در باره سید قطب نیز کتاب «بررسی تطبیقی خلافت اسلامی از منظر علی عبدالرزاق و سید قطب» از محمد دانایی فر که نشر احسان در سال 1393 منتشر نموده است، پژوهشی است که به مقایسه مفاهیم حق تشریع، منابع اقتدار نبی، الهی بودن یا نبودن نظام سیاسی در آرا سید قطب و علی عبد الرزاق پرداخته و تمایزات و تشابهات آنها را مطمح نظر قرار داده است در این کتاب آمده است که سید قطب مبنای حکومت اسلامی را بر اندیشه و عقیده و همچنین مشروعیت آن را نیز ناشی از التزام به قوانین شریعت می داند.
ولی، با از بین رفتن حکومتهای خودکامه، این بحث به میان آمده است، آیا نقش حقوق تنها نگهداری اجتماع و تضمین بقای حکومت است؟» (همان، 19) بنابراین یکی از مهمترین پرسشها از مشروعیت زمامداران به قانونی و منصفانه بودن آن ارتباط پیدا میکند و اینکه حقوق برای مشروعیت قدرت چه کارکردی دارد؟ آیا اساساً قانونیت صرفاً برای نظم و بقای حاکمیتهاست یا نیروی پشتیبان آن نفوذ عدالت در تمامی مجاری و ابعاد حیات انسانی چون اقتصاد، سیاست، روابط قوا و نیروها، رفع برتریطلبیهاست؟ چنانکه در بالا یافتیم یکی دیگر از منابع مشروعیت قدرت، فضیلت اخلاقی چون عدالت است که منتج به خیر عمومی میشود، تاکیدات بر روی عدل به عنوان یکی از مهمترین مبانی زندگی اخلاقی و سیاسی در قرآن بسیار است.