چکیده:
هدف واکاوی عوامل بازدارندة موثر بر کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظرة علمی و شناسایی و اولویتبندی راهکارهای برونرفت از آن، یکی از رویکردهای ساختاری آموزش عالی کشور در حوزة علوم انسانی و دینی برای تولید علم در دانشگاهها بر اساس دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر است. روش تحقیق توصیفی ـ پیمایشی، جامعة آماری شامل کل اعضای هیئت علمی بودند که تعداد 174 نفر از آنان به شیوة تصادفی طبقهای بهعنوان گروه نمونة آماری انتخاب شدند. دادههای مورد نیاز، از طریق پرسشنامة محققساخته با پایایی 89/0 بر مبنای مقیاس درجهبندی 5 سطحی لیکرت جمعآوری شد. تجزیهوتحلیل دادهها بر اساس آزمونهای استنباطی Z تکگروهی و تحلیل واریانس یکراهه (F) نشان داد: بهترتیب عوامل فرهنگی، اداری ـ ساختاری، عوامل مربوط به سیاستگذاری نظام نظریهپردازی، نحوة ارائة خدمات پژوهشی، و عوامل انگیزشی در نظریهپردازی نقش بازدارندگی دارند؛ اما شدت بازدارندگی عوامل مختلف مورد مطالعه با اطمینان 99/0 معنادار نمیباشد. در نظر گرفتن امتیازات علمی ـ پژوهشی برای ارتقای اساتید از طریق کرسیهای نظریهپردازی، در نظر گرفتن محرکهای انگیزشی قویتر برای نظریهپردازان و تدوین برنامة جامع کرسیهای نظریهپرداز، به ترتیب از موثرترین راهکارهای برونرفت میباشند.
خلاصه ماشینی:
در اين راستا، اکنـون پـس از گذشـت حـدود ده سـال از تصـويب شـکل گيـري دبيرخانـۀ هيئـت حمايـت از کرسيهاي نظريه پردازي توسط شوراي عالي انقلاب فرهنگي، براي تحقق اهداف پژوهشي نظام و ماندگاري کشـور در عرصۀ رقابت علمي و توليد علم و نظريه پردازي، واکاوي عوامل بازدارندة مؤثر بر ساختارهاي علمي، به ويـژه دانشـگاه هـا و مهم ترين ساختار آن در علوم انساني و ديني، يعني کرسيهاي نظريه پردازي، نقد و مناظرة علمي بـه منظـور شناسـايي راهکارهاي مناسب براي برون رفت از آن و مرتفع کردن آنها به منظور ارتقاي سطح کمـي و کيفـي پـژوهش و افـزايش کارايي پژوهشي، امري اجتناب ناپذير مينمايد.
فضل اللهي قمشي و همکاران (١٣٩٥)، در مقالۀ «موانع و اولويت هاي نظريه پردازي در دانشـگاه هـا؛ بررسـي ديدگاه اعضاي هيئت علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد اسلامشهر» نشان دادند: مرسوم نبودن مناظره هاي علمي در محيط هاي آکادميک ، بوروکراسي موجود براي طرح و تصويب نظريه هاي پيشنهاد شده ، تبـديل نشـدن تفکـر خلاق و انتقادي در فرهنگ علمي دانشگاه ها به يک ارزش والا، عدم حمايت سازمان يافته از نظريات ارائه شـده ، احساس فقدان فرهنگ مناسب براي پذيرش ، احترام قائل شدن و جايگاه دادن به نظرات صاحب نظـران ، فقـدان محرکهاي انگيزشي قوي براي به چـالش کشـاندن نخبگـان ، عـدم اسـتفاده از تـوان متخصصـان بـراي حـل مشکلات سازمان ها به منظور تلفيق ديدگاه هاي علمي با شـرايط عمليـاتي، تأکيـد بـر آمـوزش محـوري بـه جـاي پژوهش محوري در نظام هاي آموزشي عالي، عدم شناخت نخبگان از اهداف و ساختار کرسيهاي نظريه پردازي و عدم برخورداري نخبگان از امکانات و تسهيلات ، به ترتيب مهم ترين موانع ، و فقدان اعتمادبـه نفـس کـافي بـراي طرح و تبيين نظريات علمي و احساس نوعي سياست زدگي در بررسي نظريه ها به ترتيب از کم اثرترين بازدارنده هـا شناخته شدند.