چکیده:
پژوهش در هر دانشی مبتنی بر روشی است و اعتبار یافتههای یک علم، کاملا وابسته به روش بهکار رفته برای تحصیل قضایا و گزارههای آن علم است. ازاینرو، مباحث مربوط به روش شناسی را باید یکی از ارکان مهم و اساسی فلسفة علم بهشمار آورد. در مورد علم دینی و اسلامی نیز این پرسش مطرح است که برای تدوین آن از چه روش یا روشهایی میتوان بهره برد؟ مقالة پیشرو که با استفاده از روش عقلی و توصیفی- تحلیلی نگاشته شده، کوشیده است تا نشان دهد پاسخ به پرسش روششناسی در زمینة علم دینی و اسلامی، بستگی دارد به معنا و مفهومی که ما برای «علم دینی و اسلامی» در نظر میگیریم. در مورد تعریف، معنا و مقصود از علم دینی و اسلامی، احتمالات مختلفی وجود دارد که اقتضای روش شناختی آنها نیز کمابیش متفاوت است.
خلاصه ماشینی:
البته از دیرباز پیوسته این مناقشه وجود داشته و دارد که آیا روشهای مرسوم در علوم تجربی و طبیعی، در علوم انسانی هم کارساز است و میتواند به کار گرفته و استفاده شود یا خیر؟ با صرفنظر از این مناقشه و پذیرش و اعتبار روش موسوم به «روش تجربی» برای مطالعه و پژوهش در علوم انسانی، طبق این معنا از علم دینی و اسلامی، اگر دانشمندان مسلمان مسائلی را در حوزۀ یک دانش خاص با استفاده از روشتجربی بررسی و مطالعه کرده و به گزارهها و نظریههایی دست یافته باشند، بر آنها علم دینی و اسلامی اطلاق خواهد شد.
در هر صورت، اگر چنین معنایی را برای علم دینی و اسلامی در نظر بگیریم، در مورد روش مطالعه و تدوین آن، مهم این است که بر اساس مبانی معرفتشناختی، اعتبار یک منبع معرفتی را اثبات کرده و پذیرفته باشیم و دانشمندی مسلمان با استفاده از آن منبع معرفتی معتبر (خواه تجربه، خواه عقل، خواه وحی و نقل، خواه کشف و شهود، یا هر راه و منبع دیگر که اعتبار آن مفروض گرفته میشود)، پاسخی برای یک مسئلۀ علمی ارائه کرده باشد.
اکنون با توجه توضیحات مذکور دربارۀ این معنا و تعریف از علم دینی و اسلامی، روشن است که در اینجا نیز مثل دو معنای پیشین، برای تولید و تدوین آن، محدودیت روشی وجود ندارد و همۀ روشهای معتبر میتواند مورد استفاده قرار گیرد؛ و تنها نکتۀ مهم این است که نتایج حاصل، با آموزههای دینی و اسلامی مخالف نباشد.