چکیده:
حاصل پروژة مدرنسازی در غرب، ظهور دو دنیای مدرن و غیرمدرن است؛ دنیاهایی که هیچ تناسبی با هم نداشت و در مقابل هم قرار میگرفت. این تضادها، در دو سطح سیرت و صورت جریان و تداوم یافت. محصول پیدایش این دو دنیا، بروز انسان جدید و قدیم، توام با دوگانگیهایی مانند: علم-جهل، تغییر- ثبات و نظایر آن است. بروز این دوگانگیها، که یکی انسان را بهسوی تکثر حقیقت و دیگری به حقیقت مطلق می کشاند، بحرانی را پدید آورد که همة عرصه های حیات انسان را در قالب دو وجهی نوگرایی- سنتگرایی بازتاب داد. به تدریج و همپای تمدن غرب، دوگانگیهای ناشی از جدال عمیق سنت و مدرنیسم، از مرزهای آن گذشت و پا به کشورهای غیرغربی سنتی گذاشت و تاثیرات شگرفی را بر حوزة اندیشه و عمل سیاسی در کشورهایی چون ایران برجای نهاد، از جمله این تاثیرها، رویارویی مفاهیم جدید و قدیم سیاسی در ایران معاصر است. برداشتهای بسیار سطحی از مفاهیم غربی و کاربست آنها در جامعه ایرانی فاجعههایی چون تقابل نگاه سخت افزاری و نرمافزاری درعلوم انسانی و بحران در روششناسی علوم اجتماعی را در پی داشته است. تلاشهای زیادی برای گذر از این بحران، که میتوان آن را «بحران علوم انسانی ایران» نام نهاد، صورت گرفت، ولی نتایج درخور توجهی نداشت. لذا عدم دستیابی به الگوی مناسب بومیسازی، همچنان ضرورت پرداختن به آن و رسیدن به راه حلی در این زمینه را گوشزد میکند.
خلاصه ماشینی:
برداشتهای بسیار سطحی از مفاهیم غربی و کاربست آنها در جامعه ایرانی فاجعههایی چون تقابل نگاه سخت افزاری و نرمافزاری درعلوم انسانی و بحران در روششناسی علوم اجتماعی را در پی داشته است.
از اشکالات مهم آثاری که در این دسته، قرار میگیرند اين است که تنها به ارائة یک گفتوگوی مفهومی پرداختهاند؛ بدون اينكه به ارائه روشی در بومیسازی مفاهیم بپردازند که با شرایط زمانه انطباق داشته باشد.
2. روشی: آثاری دیگری که به موضوع بومیسازی پرداختهاند، از یک سو، بحران در روششناسی در علوم سیاسی ایران را تأیید میکنند و از سوی دیگر، تنها اجمالی از روش بومیسازی برخی از اندیشمندان تاریخ معاصر را به میان آوردهاند.
چند ایراد بر آثار مبتنی بر مصداقیابی، وارد است از جمله این آثار، مدلهایی را برای خروج از بن بستهای بومیسازی ارائه میکنند، اما این مدلها، چنان کلیاند که قابلیت انطباق خود با شرایط ایران معاصر را از دست میدهند.
نتیجه اینکه، بین روش و روششناسی تفاوت وجود دارد: روش، مسیری است كه برای تحصیل یك معرفت طی میشود.
بومی سازی؛بازتوليد مفهومی همانند هر واژة دیگر در عرصة علوم انسانی و علوم سیاسی، از بومیسازی تعاریف مختلفی صورت گرفته است که بررسی برخی از آنها برای نیل به تعریفی واحدی از آن، ضرورت مییابد.
بومی بودن، «جنبه روش شناسانه دارد و ناظر به این امر است که علوم اجتماعی برای اینکه از روایی و اعتبار بیشتری برخوردار شود، باید رویکردی درونی یا امیک داشته باشد» (همان، ص 356).