چکیده:
فکر و ذکر از مباحث مهم عرفان اسلامی به شمار می روند که در هر دو سنت عرفانی جایگاه ویژه ای در سیر استکمالی سالکان دارند. در سنت اول عرفانی بخشی از آرای عارفان در باب فکر و ذکر به تبیین هر یک از آن ها و بیان جایگاه و اهمیتشان در سیر و سلوک اختصاص یافته و بخش دیگری از دیدگاه ها رابطه فکر و ذکر و نحوه تعاملشان با یکدیگر را شرح و تبیین کرده است. اگرچه برخی عارفان سنت اول به مانند جناب عطار نیشابوری ذکر را برتر از فکر دانسته و تجلی این دیدگاهش را در بیت ذکر باید گفت تا فکر آورد *** صد هزاران معنی بکر آورد(عطار،1385) بیان کرده ولی برخی از عرفای دیگر همچون آیت ا.. محمد حسن هردنگی فکر در مبدا و معاد را برتر از ذکر دانسته و این نظر را در یکی از سروده هایش با مضمون فکر کن تا فکر تو ذکر آورد*** صد هزاران نکته بکر آورد، بیان می دارد. این مقاله بر آن است که اهمیت و جایگاه فکر را از نظر این فقیه عارف با تطبیق بر نظرات برخی عرفای دیگر مورد بررسی قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
محمد حسن هردنگی فکر در مبدا و معاد را برتر از ذکر دانسته و این نظر را در یکی از سروده هایش با مضمون فکر کن تا فکر تو ذکر آورد*** صد هزاران نکته بکر آورد، بیان می دارد.
محمد حسن هردنگی فکر در مبدا و معاد ابزاری بسیار قوی تر برای سیر و سلوک شمرده شده است.
این مقاله بر آن است که اهمیت و جایگاه فکر را در تفکرات آخوند هردنگی به زبان خودش که خود از فقها و عرفای به نام خراسان در قرن 13 هجری بوده است با تطبیق بر نظر سایر عرفای متاخر، مورد بررسی قرار دهد.
او در هنگام اقامت در بیرجند و قاین نیز جلسات درسی داشته و بعد از فوت استادش در سال 1293 قمری تا زمان رحلتش به مدت 34 سال پس از آن مرحوم در شهر بیرجند و قاین به امر تدریس اشتغال ورزید و عده ای از افاضل قاینات که خود مجتهد بوده از محضرش که حوزه های متعدد درسی داشته است، استفاده می نموده و غالباً از شاگردان مرحوم آخوند بوده اند (راشد،1342 و غوث،1397)كه از آنها مي توان حضرات آيات شيخ محمد بن عبدالحسین قاینی، نجف بن علی اکبر بیرجندی، محمد حسین قاینی کاخکی، محمد باقر بيرجندي ، شيخ محمد قايني، سيد حسن فقيه، شیخ محمد موحد عرب، سيد محمد رضا صامتي، سيد حسن تهامي و محمد هادي مجتهد را نام برد.
آخوند هردنگی از جمله عرفایی است که پیرو سنت عرفای اول نبوده و تفکر در مبدا و معاد را برتر از ذکر می داند که در این خصوص می توان تفکرات وی را در برابر عرفایی چون عطار نیشابوری قرار داد.