چکیده:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی تأثیر ارتباطات سیاسی بر محافظهکاری حسابداری، کارایی سرمایهگذاری و هزینههای تأمینمالی در بازۀ زمانی 1391 تا 1395 به اجرا درآمده است. روش: روش گردآوری دادهها، روش اسناد کاوی و مراجعه به بانکهای اطلاعاتی و روش تحلیل دادهها از نوع استنباطی میباشد و نرمافزار به کار رفته برای آمادهسازی دادهها و تخمین الگوها، ایویوز است. جهت آزمون فرضیههای پژوهش از الگوی دادههای ترکیبی استفاده شد. یافتهها: نتایج آزمون فرضیههای پژوهش نشان میدهد که ارتباطات سیاسی در شرکتها اثر منفی و معناداری بر محافظهکاریحسابداری دارد و تأثیر آن بر هزینههای تأمینمالی نیز منفی و معنادار است. همچنین بر اساس یافتههای پژوهش ارتباطات سیاسی شرکتها اثر معناداری بر کاراییسرمایهگذاری ندارد. نتیجهگیری: با افزایش نسبت بدهی شرکتها، سطح محافظهکاری کاهش مییابد و درنتیجه شرکتهای دارای روابط سیاسی درجة محافظهکاری پایینتری نسبت به سایر شرکتها دارند.
Objective: This study aimed to examine the effects of Political connections on accounting conservatism, investment efficiency and cost of financing in the companies listed in the Tehran Stock Exchange during the period 2013 to 2017. Method: Data was collected using document mining method and referring to the databases, and data analysis method was inferential. Eviews software was used to provide estimates for the concerning variables. The panel data model was used to test the research hypotheses. Results: The findings of the research indicated that political connections in the the companies have negative and significant effects on accounting conservatism, and have negative and significant effects on cost of financing. Also, according to the research findings, company's political connections do not have significant impacts on capital efficiency. Conclusion: As the debt ratio of corporation increases, the level of conservatism decreases. This means that companies that have political connections are less conservative than other companies.
خلاصه ماشینی:
یافتهها: نتایج آزمون فرضیههای پژوهش نشان میدهد که ارتباطات سیاسی در شرکتها اثر منفی و معناداری بر محافظهکاریحسابداری دارد و تأثیر آن بر هزینههای تأمینمالی نیز منفی و معنادار است.
نتایج بررسی آنها نشان داد که سیستم حسابداری مالی و زیرساختهای حسابرسی به عنوان پیوندهای بین ارتباطات سیاسی و عملکرد شرکت و در نهایت عملکرد اقتصادی میباشد و یافتههای غیرقابل حل با توجه به تصمیمگیریهای مرتبط با شرکتهای سیاسی به منظور تعیین حسابرسانی با کیفیت بالا است.
نتایج پژوهش آنها نشان داد که ساختار حاکمیت شرکتی به طور مثبت با محافظهکاری در ارتباط است و ارتباطات سیاسی اثر منفی بر کیفیت گزارشگری مالی دارد که توسط محافظهکاریحسابداری اندازهگیری میشود.
یکی از معیارهایی که بیشتر در تحقیقات اخیر برای اندازهگیری ارتباطات سیاسی مورد استفاده قرارگرفته است، معیار بدهی بلندمدت میباشد، مطالعات متعدد (مانند فان و وانگ17، 2006) نشان داده است که ارتباط سیاسی بیشتر در شرکتها، باعث میشود که فرصت دسترسی شرکتها به تسهیلات مالی و منابع بلندمدت و همچنین کم هزینهتر فراهم شده و همچنین با توجه به نفوذ این شرکتها امکان دریافت وامهای بانکی بلندمدت با هزینه پایینتر میسر میباشد، در نتیجه در شرکتهای با ارتباط سیاسی بالاتر، نسبت بدهیهای بلندمدت بیشتر میگردد.
در این پژوهش جهت اندازهگیری ارتباطات سیاسی به پیروی از مطالعات انجام شده توسط فان و وانگ (2006) و لین و همکاران (2015) از معیار بدهی بلندمدت که به صورت نسبت بدهیهای بلندمدت به کل بدهیها در هر سال برای هر شرکت محاسبه شده است.
Accounting conservatism, corporate governance and political connections.