چکیده:
قتل خطای محض قتلی است که بدون قصد وقوع فعلی بر شخص ـ گرچه قصد فعل وجود داشته باشد ـ و بدون قصد به قتل رسیدن او واقع میشود. بنابراین اگر قصد انجام دادن فعل نسبت به مقتول و نیز قصد وقوع قتل (قصد فعل و قصد نتیجه) وجود نداشته باشد، قتل از نوع خطای محض است. با توجه به تعریف قتل خطای محض، همانطوری که در مقاله خواهیم دید، در این نوع قتل، مرتکب قتل، نه قصد انجام دادن فعل نسبت به مقتول را داشته است و نه قصد نتیجه، یعنی قتل را و تحقق چنین قتلی بنا بر قانون مجازات اسلامی سابق و لاحق دایرمدار قصد است، پس در صورتی عمل از نوع خطای محض محسوب میشود که نه نتیجة حاصل از عمل، مقصود باشد و نه قصد انجام دادن فعلی نسبت به مقتول وجود داشته باشد.
The simple mistake of killing is a killing committed without the intention of act against a person (mens rea) - although an intention of act is available - and without the intention to killing him/her. Therefore, in the case when there is not the intention of acting toward the slain and also the intention of action of killing (intention of acting and intention of result) is not available, the killing is in the form of a simple mistake. According to the definition of the simple mistake of killing, as we will see in the paper, in this type of killing, the person who has committed the killing has no intention of acting toward the slain and has no intention of result that is killing. The occurrence of such a killing as per old and new Islamic penal code is based on intention. Therefore, the action is considered as simple mistake that neither the result of an act is intended nor the intention of acting toward the slain is available.
خلاصه ماشینی:
مادة ٢٩٥:در موارد زير ديه پرداخت مي شود: الف ـ قتل يا جرح يا نقص عضو که به طور خطاي محض واقع مي شود و آن در صورتي است که جـاني نـه قصـد جنايت نسبت به مجني عليه را داشته باشد و نه قصد فعل واقع شده بر او را مانند آنکه تيـري را بـه قصـد شـکاري رها کند و به شخصي برخورد نمايد.
بنابراين فقدان هر يک از اين دو جـزء، بـراي عـدم تحقق عمد در فعل کافي است ؛ عدم قصد نتيجه حقوقدانان اسلامي ضابط و ملاک کلي در تشخيص جنايات خطايي محض را، عـدم قصـد فعل واقع شده و عدم قصد نتيجه ذکر کرده اند، پس ايـن نـوع از جنايـت را از هـر جهـت ، مغاير با جنايت عمدي و در مقابل آن دانسته اند.
ايـن ملاک بدون ترديد بر موردي که کسي با وجود قصد قتل انسـان محتـرم در اثـر خطـاي در فعل ، شخص ديگري غير از فرد مقصود را بکشد، نيز منطبق است ، زيـرا کسـي کـه بـدون تعدي و تفريط به طرف فرد معيني تيراندازي و اتفاقا تير وي به ديگـري اصـابت مـي کنـد، جنايتي مرتکب شده است که تمام شرايط و ارکان لازم در تحقق جنايت خطايي محـض را دارد؛ چرا که نه «قصد جنايت بر مجني عليه » را داشته است و نه «قصد فعل واقع شده بـر او را»؛ جنايات در حکم خطاي محض گاهي شايد جنايت ارتکابي توسط جاني در ظاهر به صورت عمد يا شبه عمد واقع شـده يـا در شرايط خاصي تصور عمد و خطا دربـارة آن مشـکل باشـد، لکـن قانونگـذار در قـانون مجازات اسلامي ١٣٧٠ ه .