چکیده:
این مطالعه که به تجربة سوگ افراد معمولی پس از مرگ عزیزان در میدان تحقیق خود، یعنی شبکة اجتماعی فیسبوک میپردازد، با پارادایم دوفضایی شدن و تکیه بر دیدگاه جامعهشناسانه و نیز شناخت اجتماعی به حافظه، حافظه جمعی و خاطرات روزمره را در کنار خاطرات خود زندگینامهای قرار داده است تا از چشمانداز میان رشتهای خاطرات واسطه رسانهای شده به پدیده سوگواری مجازی بنگرد. تحلیل محتوای کیفی مصاحبه با 16 کاربر فیسبوک با استفاده از نرمافزار MAX QDA نشان میدهد که اهمیت استمرار ارتباط با فرد متوفی هم انگیزه اولیه کاربران سوگوار برای ادامة این تجربه در فضای فیسبوک را تشکیل میدهد و نیز به وجوه مختلف در کردارهای آنلاین آنها اثر میگذارد. سوگواری نیز مانند دیگر عرصههای تجربه دچار کیفیتی دوفضایی در عصر دیجیتال شده است که به مدد فناوریهای ثبت و بایگانی این کردار اجتماعی فرهنگی را واجد جنبههای نمایشی، عادتی و آیینی میسازد.
This study seeks to examine the virtual mourning as one of the memory practices among some of Iranian Facebook users. Three research questions guided the study as I sought to explore 1) the factors are involved in experiencing the extension of mournful remembering from real space to virtual space like Facebook, 2) the reasons these users have for continuing this experience to Facebook and 3) how this extension changes remembering and media-related practices. In order to answer these questions, dual spacization paradigm and combination of several perspectives and concepts from communication, sociology and psychology have been used. I conducted the deeply semi structured interviews with 16 ordinary Facebook users who had lost their beloved in recent years. The special experience of users, analyzed by MAX QDA, was interpreted that thanks to technologies of recording and preserving memories, mourning as a socio-cultural practice has become a considerably new, untested space. Like other life areas, mourning practices are experiencing a quality of dual- spacization, having different aspects: performative, archival and ritual.
خلاصه ماشینی:
به طوريکه در مورد تجربه فقدان يک فرد و تداعيهاي مرتبط با آن در فضاي مجازي، حافظه سرگذشتي فرد، مرگ آن عزيز و تجربه سوگ را به عنوان رخدادي مهم در طول زندگي در خود جاي ميدهد و با امتداد اين تجربه ـ که بيشتر از آنکه عمومي باشد، در خلوت فرد تجربه مي شود و بيشتر از آنکه در بدو امر به ديگران و جمع مرتبط باشد به صورت فردي و با خويش فرد سروکار دارد ـ به فضاي مجازي و امکانات و قابليت هايي که فيس بوک به عنوان يک شبکه اجتماعي با ويژگيهاي خاص خود و متمايز از ديگر شبکه ها در اختيار او قرار ميدهد حضور ديگران در اين شبکه اجتماعي نه تنها به انگيزش و هدف فرد داغدار از بيشتر يا کمتر گفتن (توليد متن ) از اين تجربه در قالب محتواهاي مختلف اثرگذار است بلکه در رابطه اي رفت و برگشتي ميان خود و ديگري (محور عمودي) و نيز فضاهاي فيزيکي و مجازي (محور افقي) نوع کاربري و حضور مجازي در اين فضا در ترکيب با بازخوردهاي بالقوه يا بالفعل ديگران به انتظارها، تعابير و انگيزش هاي آتي او در يادآوري گذشته جهت ميدهد: (به تصویر صفحه رجوع شود.