چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاههای کارکنان سازمانهای مختلف دربارهء بیعدالتی در سازمانها به عنوان رفتار غیر قانونی،رفتار اخلاقی یا خطای انسانی قابل بخشش در شهر اصفهان به مرحله اجرا درآمده است.در راستای دستیابی به هدف پژوهش دویست نفر از کارکنان سازمانهای بیمه ایران،شهرداری،اداره برق و برخی صنایع نساجی و...به صورت تصادفی ساده برای پاسخگویی به پرسشنامههای پژوهش انتخاب شدند.جهت جمعآوری اطلاعات از یک پرسشنامه ده سئوالی استفاده به عمل آمد.پرسشنامه مذکور از نظر روایی صوری و محتوایی مورد تأیید قرار گرفت و سه داور با ضریب توافق متوسط 0/83 وضعیت پرسشنامه را مورد تأیید قرار دادند.یافتههای حاصل از پرسشنامه با استفاده از آزمون خی دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها حاکی از آن بود که در مواردی نظیر تصمیمگیری غلط در مورد کارکنان و مقاومت در برابر تغییر تصمیمات نادرست،در بیعدالتی در توزیع امکانات و فرصتهای رفاهی و در تبعیض در تقسیم پاداش و مزایا بین کارکنان بهطور معنیداری گرایشهای نظری افراد شرکتکننده در تحقیق معطوف به غیر قانونی تلقی کردن اعمال مذکور بوده است.اما در موارد دیگر نظیر تصمیمگیری در مورد کارکنان براساس اطلاعات محدود و احیانا غیر واقعی،در برخوردهای ارباب و برده با کارکنان،در تبعیض و نابرابری در اجرای تصمیمات برای کارکنان و...بهطور معنی داری گرایشهای نظری افراد شرکتکننده در تحقیق معطوف به غیر اخلاقی و غیر انسانی تلقی کردن اعمال مذکور و احیانا خطای انسانی قابل بخشش بوده است.
خلاصه ماشینی:
"جدول(3)-رتبه درصدی رتبهبندی یک تا ده از لحاظ تأثیر ده نمود بیعدالتی در عملکرد کارکنان (به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود) چنانکه در جدول(3)دیده میشود،از لحاظ رتبه درصدی برای رتبه یک (مهمترین تأثیر بر عملکرد کارکنان)به ترتیب برخوردهای ارباب و برده با کارکنان، استبداد و جزماندیشی در مورد کارکنان و بیتوجهی به ارتقاء و ترفیع براساس عملکرد واقعی کارکنان و سپس تصمیمگیری غلط در مورد کارکنان و مقاومت در برابر تغییر نادرست(همزمان با تبعیض در تقسیم پاداش و مزایا بین کارکنان)، بی عدالتی در توزیع امکانات و فرصتهای رفاهی(همزمان با برخوردهای پرخاشگرانه و غیر انسانی با کارکنان)،تبعیض و نابرابری در اجرای تصمیمات برای کارکنان،تصمیمگیری در مورد کارکنان براساس اطلاعات محدود و احیانا غیر واقعی و در آخر بیتوجهی به نیازهای کارکنان هنگام تصمیمگیری قرار دارد.
اما در عرض در موارد تصمیمگیری درباره کارکنان براساس اطلاعات محدود و غیر واقعی،بی توجهی به نیازهای کارکنان هنگام تصمیمگیری، برخوردهای ارباب و برده با کارکنان،در تبعیض و نابرابری در اجرای تصمیمات برای کارکنان،بی توجهی به ارتقاء و ترفیع براساس عملکرد واقعی کارکنان و در استبداد و جزم اندیشی غیر منصفانه تا اندازه بیشتری نظری در بین شرکتکنندگان به سوی رفتارهای غیر انسانی و غیر اخلاقی که مستحق مجازات از طرف خداوند است و تا اندازهای هم به سوی انتخاب خطای انسانی قابل بخشش سوق داده شده است."