چکیده:
گراهام اُپی انتقادهای گستردهای را بر براهین اثبات وجود خداوند مطرح کرده است. وی عقلانیت حاکم بر براهین سنتی وجود خدا را تصدیق میکند؛ اما آنها را در اثبات وجود خداوند «موفق» نمیپندارد. معیار وی در باب موفقیت یک استدلال، آن است که همه انسانهای عاقل را که قبلاً نتیجهاش را انکار میکردند و یا نسبت به آن لاادری بودند، به اصلاح، تعدیل و بازسازی عقایدشان متقاعد سازد. این پژوهش، در پی یافتن پاسخی به این پرسش است: آیا معیار اُپی در ارائه یک استدلال موفق، قابل پذیرش است و چه چالشهایی بر سر راه این استاندارد وجود دارد؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد معیار وی که بر اساس آن، همه براهین سنتی اثبات وجود خدا انکار میشود، نهتنها واقعبینانه نیست، بلکه خود را نقض میکند. به نظر میرسد او بدون توجه به تفاوت میان دلیل عقلی و دلیل عقلایی و با دفاع از نوعی عقلانیت حداکثری، با ارائه استانداردی مبهم، به ترویج الحاد مدرن در پوشش شکاکیت میپردازد.
Graham Opi has been heavily criticized The proofs of God's existence. He acknowledges the rationality of traditional proofs of the existence of God, but does not consider them "successful" in proving God. His criterion for the success of an argument is all the wise men who had previously rejected the result or they were agnosticism to it, convince them to reform, modify and rebuild their ideas. This article seeks to find an answer to this question: This research seeks to find an answer to this question: Is the Opi criterion acceptable in presenting a successful argument? And what are the challenges to this criterion? The findings of the article show that his criterion, which based on that denies all the traditional arguments for proving God’ existence, is not only realistic but also violates itself. He seems, regardless of the difference between rational reason and wisely reason and defending some kind of maximal rationality, by providing a vague criterion, to be promoting modern atheism in the cover of skepticism..
خلاصه ماشینی:
ايـن پژوهش ، در پي يافتن پاسـخي بـه ايـن پرسـش اسـت : آيـا معيـار اپـي در ارائـه يـک استدلال موفق ، قابل پذيرش است و چه چالش هايي بـر سـر راه ايـن اسـتاندارد وجـود دارد؟ يافته هاي پژوهش نشان ميدهد معيار وي که بر اساس آن ، همـه بـراهين سـنتي اثبات وجود خدا انکار ميشود، نه تنها واقع بينانه نيست ، بلکه خود را نقض ميکند.
بايـد توجـه داشت که اپـي صدق خداباوري يا عقلانيت باورهاي توحيدي را به صراحت انکـار نمـي - کند؛ اما معتقد است خداباوران استدلال هاي موفقي در جهت اثبات خدا ارائه نـداده انـد و اگرچه بسياري از آنان انسان هـاي عـاقلي (Rational) هسـتند، کـم نيسـتند انسـان هـاي انديشمندي که اين براهين را نميپذيرند و خداناباورند؛ بنابراين از نظر اپي هـر اسـتدلال معقولي لزوماً دليل موفقي نيست .
تحليل و ارزيابي معيار اپي بيان شد که اپـي استدلالي را موفق ميپندارد که تمام انسان هاي عاقلي که قبلاً نتيجه ايـن برهان را نپذيرفته بودند، متقاعد شوند که عقايد و آراي خويش را در بـاب موضـوع مـورد بحث اصلاح نمايند؛ به بيان ديگر استدلال موفـق ، اسـتدلالي اسـت کـه عملکـرد صـحيح و معقول براي بازنگري اعتقادات و افکار مخالفـان را داشـته باشـد.
اپـي با تمسک به چنين فرض هايي به اين نتيجـه رهنمـون ميشود که گرچه پاسخ بـه پرسـش از چيسـتي يـک اسـتدلال موفـق آسـان اسـت ، امـا بازسازي و اصلاح باورهـاي فـرد عـاقلي کـه داراي موضـع و ديـدگاه خاصـي در بـاب موضوعي است ، بسيار دشوار است و در باب براهين اثبات وجـود خـدا وضـعيت ايـن - گونه است .