چکیده:
از زمان پیدایش هنر، مسئله ماهیت هنر و هنرمند،همواره محل اختلاف بوده است و فلسفه به عنوان مادر علوم همواره سعی در ارائه تعریفی از ماهیت هنر و هنرمند داشته است.فیلسوفان، این علاقه مندان به تبیین مفاهیم، نظرات متفاوتی در اینباره ارائه داده اند و به همین دلیل از زمان پیدایش نخستین فیلسوفان تا امروز با طیف گسترده ای از تعاریف هنر و هنرمند روبرو هستیم. افلاطون و ارسطو که سردمدار این حرکتند دو تعریف متفاوت از ماهیت هنر و نقش هنرمند ارائه داده اند. اما این گسست به اینجا خاتمه نیافت و فیلسوفان دیگری چون کانت چنان جایگاه رفیعی به هنر بخشیدند که برای افلاطون بزرگ هرگز قابل تصور نبود. این شکاف توسط شوپنهاور به اوج رسید و وی با معرفی مفهوم جدید اراده، جایگاه هنرمند را متحول ساخت.مقاله پیش رو سعی در تبیین دیدگاه دو راس این سیر فلسفی دارد تا تفاوت دیدگاه افلاطون و شوپنهاور به روشنی آشکار گردد. قابل ذکر است در این پژوهش تمرکز نگارنده بر تعریف هنرمند از دیدگاه دو فیلسوف می باشد.
خلاصه ماشینی:
آرتور شوپنهاور با ارائه ی طرح جامع معرفتی و هستی شناسانه ی خود، مفهوم اراده را طرح میکند و معتقد است اراده ی طبیعی جهان مافوق اراده ی بشری است اما در عین حال اراده ی بشری قدرت دخل و تصرف خود در طبیعت را تنها از راه هنر به نمایش در می آورد و آنچه طبیعت به شکل پراکنده مطرح می دارد، یکپارچه و کامل باز می نماید.
هنر و هنرمند از منظر افلاطون افلاطون، این پدرِ بزرگ و بحق فلسفه با ارائه ی طرح جامعی از سلسله مراتب هستی، کل هستی را به سه بخش تقسیم میکند: عالم مثال که توسط خدایان خلق شده و نمونه ی نهایی شده و ذات اصلی همه ی اشیا در آن موجود است ، جهانِ بود که در آن دمیورژ، این خدای صانع، با الگو برداری از عالم مُثل و مادة المواد که از ازل موجود است دست به خلق می زند و در نهایت عالمِ نمود را خلق می کند که همان طبیعت و جهان محسوس و آغشته به ماده است که در نهایت کثرت به سر می برد.
آنجا که فیلسوف بزرگی چون افلاطون رأی به طرد هنرمندان از جامعه می دهد و آنها را دو مرتبه از حقیقت دور می داند که هرگز قادر به شناخت حقیقت نخواهد بود و هنرِ آنها نتیجه ای جز گمراه کردن جوانان ندارد، فیلسوف بزرگ قرن 19 آرتور شوپنهاور هنرمند را یگانه شناسنده ی راستین ایده میداند و که نه تنها خود به شهود ایده نائل آمده بلکه تنها اوست که قادر است رها از تعلقات خواست و اراده، اثر هنری ای خلق کند که ایده را بر همگان آشکار می دارد.