چکیده:
مقاله حاضر، براساس پژوهشی با عنوان «بررسی عوامل موثر در ترغیب دانش آموزان به نماز» تهیه شده
است. نویسنده مقاله، پیش از تحقیق مذکور، به مطالعه مبانی نظری آن و ١٢ طرح پژوهشی مرتبط با
موضوع بحث شده پرداخته است، و سپس با این پیشینه، ٣ سوال و ٥ فرضیه را تنظیم و بررسی کرده است.
مطالعه حاضر از نوع پیمایشی است و جامعه آماری آن عبارت است از: دختران دوره راهنمایی، پسران و
دختران دوره متوسطه و همچنین دبیران دینی و مربیان تربیتی سه منطقه از مناطق آموزش و پرورش استان
تهران. حجم نمونه معادل ٦٦٠ نفر تعیین شده است، که با روش نمونه گیری خوشه ای ـ تصادفی انتخاب و
در گردآوری اطلاعات، از پرسشنامه به شکل مقیاس طیف لیکرت استفاده شده است. در بخش اول
پرسشنامه، گرایش دانش آموزان به «اصل نماز» و همچنین «گرایش عملی نماز» سنجیده شده و در بخش
دوم پرسشنامه، میزان تاثیرگذاری «عوامل درون مدرسهای» بررسی شده است. روایی ابزار با نظر کارشناسان و اعتبار ابزار از طریق روش دو نیمه کردن نمرات زوج و فرد و سپس محاسبه ضریب پایایی تایید شده است. در تجزیه وتحلیل داده ها علاوه بر بهره گیری از شاخص های آمار توصیفی، از آزمون های آماری
(آزمون همبستگی، خیدو، تفاوت بین میانگین ها و. . .) استفاده شده است. مهمترین یافته های این تحقیق عبارت اند از:ـ به رغم نگرانی هایی که در خصوص کاهش تعلق خاطر نوجوانان و جوانان به ارزش های
مذهبی وجود دارد، در مجموع، نگرش دانش آموزان به «اصل نماز» مثبت و بیش از حد متوسط است. به
رغم نگرش مثبت دانش آموزان به اصل نماز، گرایش عملی به نماز در میان آنان (بهویژه در دوره متوسطه
و در مرکز استان) پایینتر از حد متوسط است. ـ در بخش عوامل درون مدرس های به ترتیب دبیران دینی،
اردوهای زیارتی - سیاحتی، مربیان پرورشی، دوستان و همسالان، دبیران غیردینی و کتابهای دینی
مدارس در تشویق و ترغیب دانش آموزان به نماز موثر است. آزمون های آماری (آزمون همبستگی، خیدو،
تفاوت بین میانگین ها و. . .) استفاده شده است.
خلاصه ماشینی:
٢٠٢ / فصلنامه تحقيقات جديد در علوم انساني، دوره جديد، شماره بيست و سوم ، زمستان ١٣٩٨ * * * * * ٣ - چگونگي ساخت ابزار، روش تحقيق و نحوه تجزيه و تحليل داده ها به منظور ساختن ابزار مناسب ، علاوه بر استخراج متغيرهاي مهم از تحقيقات پيشين ، متغيرهايي که پژوهشگر، خود ضمن تدريس به آن ها دست يافته بود و همچنين عوامل موثري که ضمن مصاحبه با استادان و صاحب نظران به دست آمده بود، از متغيرهاي مهم و مورد نظر دانش آموزان (پس از مصاحبه با آنان ) نيز استفاده شده است .
٢-٥ يافته هاي به دست آمده در پاسخ به دومين پرسش تحقيق نتايج به دست آمده از بررسي «ميزان رفتار و پايبندي دانش آموزان به نماز» نشان مي دهد که به رغم نگرش مثبت آنان به اصل نماز، ميزان و کيفيت اين فريضه ديني در بين دانش آموزان (به ويژه در دوره متوسطه ) پايين تر از حد متوسط است .
براساس نتايج به دست آمده از بررسي فرضيه دوم ، محبوبيت مربيان تربيتي در پرتو منش الگويي آنان است ؛ يعني هرقدر منش الگويي در رفتار عملي آنان افزايش يابد، محبوبيت بيشتري نزد دانش آموزان خواهند يافت و در صورت محبوبيت ، توصيه ها و سفارش هاي آنان درباره نماز نقش موثري در ترغيب و تشويق نوجوانان و جوانان براي انجام اين فريضه الهي خواهد داشت .
براساس يکي ديگر از يافته هاي تحقيق ، ميزان رفتار و پايبندي به نماز در بين دانش آموزان «دوره راهنمايي» بيش از «دوره متوسطه » بوده ، و آزمون نيز معنادار بودن تفاوت بين اين دو گروه را تأييد کرده است .